در ظاهر اينها يك انتقاد صورى هم از آن مىكردند، ليكن با دست اينها بود. اينها آنها را وادار مىكردند به اينكه اين كار را بكنند. دعا مىكند امام- عليه السلام- به زيد و امثال اينها كه قيام كردند بر ضد اين خلفا و بر ضد اين قدرتمندها. روحانيت هميشه مخالف با قدرتمندها بوده است. اگر يكوقت شما، مثلًا فرض كنيد يك فردى، چند نفرى ديديد كه سازشى كرده است يا منحرف است، به اسلام مربوط نيست. مكتب [او] اين مكتب نيست؛ و يا اينكه يك مقتضياتى مىبيند كه در اين مقتضيات الآن صلاح اينست كه اين طور عمل بكند.
سدشكنيها و غارتگريها
اين دو تا سد [اسلام- روحانيت] را اينها در بين مسلمين به واسطه تبليغات شكستند. جدا كردند مردم را از آن واقعيات اسلام، و جدا كردند مردم را از روحانيت مترقى؛ براى اينكه استفاده كنند. خود آنها تبليغ [سوء] كردند، لكن وقتى اين سد شكسته شد؛ آنها آزاد آمدند نفتها را بردند و هيچ كس هم نتوانست حرف بزند؛ هيچ كس هم حرف نزد؛ فرهنگ ما هم كه برايش خطر قائل بودند، فرهنگ ما را هم در تحت قبضه گرفتند. يك فرهنگ استعمارى درست كردند، نه يك فرهنگ استقلالى. الآن هم يك فرهنگ مستقلى كه برنامهاش را خود عُقَلاى قوم ريخته باشند، نيست.
الآن هم آنها دخالت دارند در كار. نه طبيب حسابى مىگذارند درست بشود، نه سياستمدار حسابى مىگذارند درست بشود. سياستمدارهايى كه براى ما درست مىكنند همانها هستند كه به نفع آنها كارها را انجام مىدهند. اين هم فرهنگ ما- حالا من وقت اينكه طولانى صحبت بكنم ندارم- اين سدها را شكستند و آزادانه آمدند مشغول شدند به بردن، چاپيدن اموال مسلمين؛ و شما ايرانش را مىدانيد: چاپيدن نفت كه الآن دارند مىبرند؛ الآن نفتهاى ما را به قدرى دارند زياد مىبرند كه تا چند سال ديگر [چيزى نمىماند]؛ آنها مىبرند انبار مىكنند نفتهاى ما را از زير زمينهاى ما، براى اينكه مبادا يكوقت يكى پيدا بشود كه جلويش را بگيرد. از حالا همهاش را مىبرند آنجا در انبارهاى خودشان انبار مىكنند. از زمان رضا شاه- كه خداوند ان شاء اللَّه جزاى او را شديداً بدهد و