طبقه ما ديدهايم در مقابل رضا شاه. آن وقت كه آمد و كودتا كرد و عرض مىكنم، آن بساط را درآورد و آن ظلمها و آن تعديات را كرد به همه طبقات مردم، هيچ قدرتى در مقابلش نايستاد الّا قدرت روحانى كه قيامهاى متعدد شد كه ما همهاش را يادمان است. قيامهايى كه از علماى اصفهان شد؛ در قم جمع شدند همه با هم، از علماى بلاد هم آمدند در قم. قيامى كه از خراسان شد كه همه علماى خراسان را كه قيام كرده بودند گرفتند و بردند در زندان؛ مثل مرحوم آسيد يونس و مرحوم آقازاده و ديگران. قيامى كه از آذربايجان شد، علماى بزرگ آذربايجان را مثل مرحوم آميرزا صادق آقا و مرحوم انگجى و ديگران را گرفتند و از آنجا بردند تبعيد كردند. قيامهاى متعدد [شد]؛ قيامى كه مرحوم آقاى قمى كرد كه آمد به تهران، و مردم با او همراهىِ درست نكردند و ايشان را هم گرفتند و تبعيد كردند. قيامهاى زيادى كردهاند كه تاريخ نشان مىدهد كه اينها اين جور نبود كه مردم را دعوت به آرامش كنند كه مردم در مقابل ظلم حرف نزنند، در مقابل ظَلَمه حرف نزنند؛ اين تبليغات بوده است كه كار ماها را به اينجا رسانده است كه الآن هم باز صحبتش را مىكنند؛ يعنى منحرفها صحبتش را الآن هم مىكنند و اينها كمك مىكنند به بنگاه ظلم.
بازيها و تبليغات ماركسيستى
آنهايى كه اين مسائل را مثلًا، زمزمه مىكنند، اينها يا اينكه خودشان از دستگاهها هستند و عمال آنها هستند يا فريب خوردهاند از عمال آنها. اين شعارهاى مثلًا كمونيستى و شعارهاى ماركسيستى اينها از همان قماش هست؛ كه اينها يك دستهاى از جوانهاى بازى خوردهاند به واسطه اينها؛ اينها مطالعه نكردهاند در احوال آنهايى كه اينها را دعوت مىكنند به كمونيستى، و به ماركسيستى دعوت مىكنند. مطالعهاى در احوال آنها نكردهاند ببينند خود آنها چكاره بودند، مثلًا استالين- كه در [دوران] اخير، ما همه ادراكش كرديم و در زمان او بوديم و بعضى [از] شما هم بوديد- اين چه جور بوده خودش؛ خودش چه آدمى بوده است تا اينكه اينها مىخواهند تبعيت از او بكنند!