از اروپا آمده است، يا از امريكا، عدد را سيصد نوشتند و باز هم معلوم نيست. عدد مجروحين الآن معلوم نيست؛ بعد احصائيه لا بد پيدا مىكند اگر بتواند. اگر مثل 15 خرداد به درياچه حوض سلطان مردم را نريخته باشند. اگر بتوانند آمار پيدا كنند. گفته شد- تأييد هم شد- كه اشخاصى رفتند كه خون خودشان را بدهند به اين اشخاصى كه محتاج به خون بودند در مريضخانهها، و آنها را گرفتهاند. و آنهايى كه خون به آنها نرسيده بعضى مردهاند، و كشتهها را ندادند به صاحبانش. اگر يكى هم اصرار كرده، مىگويند پانصد تومان گرفتهاند براى اينكه كشتند او را. اينها را بايد ما از كى تشكر كنيم؟ به كى تسليت بدهيم؟
ملت ايران را بايد ما از آن تشكر كنيم. ملت بيدارى است، ملت هوشيار و مقاومى است در مقابل ظلم. در عين حالى كه اين همه ظلم مىبيند، اين همه كشته مىدهد، در عين حال، مقاومت مىكند، ايستادگى مىكند. و اين ايستادگى به نتيجه خواهد رسيد. هيچ اشكالى نيست كه بعد از اينكه ملتها بيدار شدند و بعد از آنكه حتى زنها قيام كردند بر ضد دولت و بر ضد اين جباران، يك همچو ملتى پيروز مىشوند ان شاء اللَّه.
اسلحه در دست ناصالحان
من شنيدهام كه در زمان رضا خان، مرحوم مدرس به رضا خان- پدر اين خان- گفته بوده است كه من شنيدم كه «شيخ الرئيس» [1] گفته من از گاو مىترسم براى اينكه اسلحه دارد و عقل ندارد. اين حرف اگر از شيخ الرئيس هم مثلًا ثابت نباشد، يك حرفى است حكيمانه كه اسلحه وقتى در دست اشخاص غير صالح افتاد و ناشايسته چه مفاسدى دارد. از اول، بشر مبتلاى به همين بوده كه اسلحه در دست اشخاص ناصالح بوده است. از اولى كه بشر تمدن پيدا كرد، به خيال خودش، اسلحهها در دست ناصالحها بوده و همه مشكلات بشر همين معناست. تا خلع سلاح نشوند اين اسلحهدارهاى ناشايسته، كار بشر سرانجام پيدا نمىكند. انبيا هم آمدند كه اين اسلحهدارهاى بىصلاحيتِ بىعقل را خلع