هست؟ حضرت امير بيست و چند سال به واسطه مصالح عاليه اسلام در نماز اينها [1] رفت- عرض بكنم كه- تبعيت از اينها كرد، براى اينكه يك مصلحتى بود كه فوق اين مسائل بود. ساير ائمه- عليهم السلام- هم گاهى مسالمت مىكردند. يك وقتى نمىشد، آن وقت چه مىكردند. مصالح اسلام فوق اين مسائلى است كه ما خيال مىكنيم. فوق اين مطالبى است كه ما خيال مىكنيم. اين دسته از علمايى كه جانفشانى كردند و خودشان را جورى كردند كه حالا شما به آنها اشكال مىكنيد از باب اينكه اطلاع بر واقعه نداريد؛ نه سوء قصد داريد، نه سوء نيت داريد، اطلاع از واقعيات نداريد. من هم اگر چنانچه مىتوانستم يك سلطان جائرى را به راه بياورم مىرفتم دربارى مىشدم. شما هم تكليفتان اين بود كه اگر بتوانيد يك سلطان جائرى را آدمش كنيد برويد دربارى بشويد. اين دربارى شدن نيست. اين آدمسازى است. نه اين است كه اينها دربارى شدند، اينها مىخواهند آدم بسازند. من گله دارم.
روحانيون در رأس قيامها و نهضتها
اين راجع به فقهشان، و راجع به اين جهاتش و آن مقدارى كه من حالا اطلاع [دارم]. راجع به جهت سياسيش كه اينها داشتند، آن مقدارى كه من مطلعم و نزديك بوده به ما، شما نهضتهايى كه واقع شده است، بر خلاف چيزهايى كه مخالف مصالح اسلام بوده، در اين صد و چند سال، يكيش قضيه تنباكو بود كه همه مطلع هستيد. ميرزا- رضوان اللَّه عليه- ميرزاى شيرازى بزرگ- رضوان اللَّه عليه- امر فرمود و علماى ايران، علماى بلاد ايران- رضوان اللَّه عليهم- كه در رأسشان ميرزاى آشتيانى بود، در تهران اجرا كردند اين مطلب را و دولت ساقطشده ايران را زنده كردند؛ ساقط كرده بودند اينها، براى يك مقدار كمى كه مىخواستند بروند تعيش كنند و دورهگردى كنند، اينها فروخته بودند ايران را به خارجيها. و ميرزاى شيرازى- رضوان اللَّه عليه- امر فرمود و ساير علماى ايران جانفشانى كردند و زجر كشيدند، زحمت كشيدند، قيام كردند، مردم را به قيام وا داشتند تا اينكه لغو