نامه [به آقاى منتظرى (موافقت با استعفاى ايشان از قائم مقامى رهبرى)]
زمان: 8 فروردين 1368/ 20 شعبان 1409
مكان: تهران، جماران
موضوع: موافقت با استعفاى آقاى منتظرى از قائم مقامى رهبرى
مخاطب: منتظرى، حسينعلى
[بسم اللَّه الرحمن الرحيم. محضر مبارك آيت اللَّه العظمى امام خمينى- مد ظله العالى
پس از سلام و تحيت، مرقومه شريفه مورخ 6/ 1/ 68 واصل شد. ضمن تشكر از ارشادات و راهنماييهاى حضرت عالى به عرض مىرساند، مطمئن باشيد همان طور كه از آغاز مبارزه تا كنون در همه مراحل همچون سربازى فداكار و از خود گذشته و مطيع در كنار حضرت عالى و در مسير اسلام و انقلاب بودهام، اينك نيز خود را ملزم به اطاعت و اجراى دستورات حضرت عالى مىدانم؛ زيرا بقا وثبات نظام اسلامى مرهون اطاعت از مقام معظم رهبرى است. براى هيچ كس قابل شك نيست كه اين انقلاب عظيم تا كنون در سايه رهبرى و ارشادات حضرت عالى از خطرات مهمى گذشته؛ و دشمنان زيادى همچون منافقين كوردل، كه دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصيتهاى عزيز ما و از جمله فرزند عزيز خود من [1] آغشته است، و ساير جناحهاى مخالف و ضد انقلاب و سازشكار و ليبرال مآبهاى كج فكر را رسوا و از صحنه خارج نموده است. آيا جنايات هولناك و ضربات ناجوانمردانه اين روسياهان كوردل به انقلاب و كشور و ملت عزيز و فداكار ما فراموش شدنى است؟ و اگر بلندگوهاى آنان و راديوهاى بيگانه خيال مىكنند با جوّسازيها و نشر اكاذيب و شايعهپراكنيها به نام اين جانب مىتوانند به اهداف شوم خود برسند و در همبستگى ملت ما رخنه كنند، سخت در اشتباهند.
و راجع به تعيين اين جانب به عنوان قائم مقام رهبرى، خود من از اول جداً مخالف بودم؛ و با توجه به مشكلات زياد و سنگينى بار مسئوليت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم كه تعيين اين جانب به مصلحت نبوده است. و اكنون نيز عدم آمادگى خود را صريحاً اعلام مىكنم. و از حضرت عالى تقاضا
[1] شهيد محمد منتظرى كه در فاجعه انفجار ساختمان مركزى حزب جمهورى اسلامى، واقع در سرچشمه تهران همراه با دهها تن از شخصيتهاى مذهبى و سياسى ديگر به شهادت رسيد.