بروند. حضرت صاحب- سلام اللَّه عليه- و ارواحنا فداه- هم كه تشريف مىآورند براى همين معناست. تمام انبيا كه قيام كردهاند در عالم طبيعت- حالا معانىشان كه، معارف غيبيهشان را خدا مىداند ما نمىدانيم، اما در عالم طبيعت- وقتى زندگى اينها را مىبينيم از اول مقابله با طاغوت بوده است. بنا بر اين معنا بوده و اين بايد سرمشق بشود از براى مسلمانها، كسانى كه واقعاً مسلمان هستند و واقعاً علاقهمند به اهل بيت عصمت هستند و به پيغمبر اسلام هستند و از هر مذهبى كه هستند، علاقهمند به آن مذهبشان هستند، بايد ببينند كه صاحب مذهب چه كرده است؛ موسى بن عمران چه كرد، در زندگىاش چه كرد، حضرت ابراهيم در زندگىاش چه كرد، تمام اينها قيام كردند در مقابل جور، در مقابل ظلم، همه، قيامشان اين معنا بود. ما سر مشق بايد بگيريم از اينها و ما بايد قيام كنيم در مقابل ظلم؛ مسلمانها بايد در مقابل جورها، در مقابل ظلمها، در مقابل منكرات قيام كنند، همان طورى كه ملت شريف ايران بحمد اللَّه قيام كرد و مىشود گفت كه اين انقلاب كه در اين دعاى شريف واقع شده است كه «يا مقلب القلوب»، در جوانهاى ما واقع شده است؛ اينها الآن برگشتند از يك حالى به حال ديگرى و حال نويى پيدا كردهاند. و در اين ماه كه ماه شعبان است بايد ما توجه به اين معنا بكنيم كه ما بايد چه بكنيم، با اين طاغوتها بايد چه بكنيم؟ بايد همان طورى كه سيد الشهدا- سلام اللَّه عليه- تمام حيثيت خودش، جان خودش را و بچههايش را، همه چيز را در صورتى كه مىدانست قضيه اين طور مىشود، كسى كه فرمايشات ايشان را از وقتى كه از مدينه بيرون آمدند و به مكه آمدند و از مكه آمدند بيرون حرفهاى ايشان را مىشنود همه را، مىبيند كه ايشان متوجه بوده است كه چه دارد مىكند، اين جور نبود كه آمده است ببيند كه، بلكه آمده بود حكومت هم مىخواست بگيرد، اصلًا براى اين معنا آمده بود و اين يك فخرى است و آنهايى كه خيال مىكنند كه حضرت سيد الشهدا براى حكومت نيامده، خير؛ اينها براى حكومت آمدند، براى اينكه بايد حكومت دستِ مثل سيد الشهدا باشد، مثل كسانى كه شيعه سيد الشهدا هستند باشد؛ اصل قيام انبيا از اول تا آخر اين بوده است. در طبيعت قيام انبيا- قيام مسلحانه يا غير مسلحانه- در مقابل همه كسانى كه به جور داشتند مردم را از بين