پيام [به ملت ايران به مناسبت هفته دفاع مقدس (تجليل از رزمندگان و شهدا)]
زمان: 31 شهريور 1366/ 28 محرّم 1408
مكان: تهران، جماران
موضوع: تجليل از رزمندگان اسلام و شهدا
مناسبت: سالگرد آغاز جنگ تحميلى عراق عليه ايران (هفته دفاع مقدس)
مخاطب: ملت ايران
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
وَ مَنْ يُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً[1] اين اجر عظيم كه به قلم با عظمت عظيم مطلق وعده داده شده است، چگونه آن را با فكر ناچيز بشر مىتوان تحليل كرد. گويى اين اجر عظيم همان حب خداوند تعالى است كه در سوره مباركه صف آمده است: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ.[2] محبوبيت نزد بارگاه احدى را كدام فيلسوف توانا يا عارف علمى بزرگ دانا مىتواند درك كند تا از آن سخن گويد و يا به سخن قلم درآورد؟ آيا اين حب نافله است كه در نتيجه تقرب به آن بنده خاكى پا بر سر ملك و ملكوت اعلا نهد و حق- جل و علا- با جاذبه غيبى خويش سمع و بصر و قلب او شود و آنچه بشنود يا ببيند يا ذوق عرفانى كند با سمع و بصر و قلب حق- جل و علا- باشد و نبيند جز به بصر حق و نشنود جز به سمع حق و نداند جز به علم حق و حجابها مرتفع شود و جهان را آنچه كه هست مشاهده كند كه
يا قرب فريضه است كه در آن شخص و شخصيت محو شود و صعق [4] رخ دهد و خود و خودى از ميان برود و كثرت به تمام معنى رخت بربندد و نه
[1] بخشى از آيه 74 سوره نساء: «مؤمنان بايد در راه خدا با آنان كه حيات مادى دنيا را بر آخرت برگزيدند جهاد كنند، و هر كس در جهاد به راه خدا كشته شد يا فاتح گرديد، زود باشد كه او را در بهشت ابدى اجرى عظيم دهيم»
[2] سوره صف آيه 4: «خدا آن مؤمنان را كه در صف جهاد كافران مانند سد آهنين همدست و پايدارند، بسيار دوست مىدارد»
[3] خدايا، [حقيقت] اشياء را آن چنان كه هست بر من بنما»
[4] به معناى بيهوشى از شدت ترس يا از شنيدن صداى خوفانگيز است. امّا در اصطلاح عُرفا «صعق» فانى شدن در حق است هنگامى كه تجلى ذاتى حق، محترق شود و بر بندگان خاص او وارد شود.