آقايان توجه بكنند كه قلم آنها يك وقت قلمى نباشد كه جمهورى اسلامى را تضعيف بكند. و من مىبينم در بعضى قلمها اين جورى است و اينها توجه بكنند. من هميشه ميل دارم كه با نصيحت، با- عرض مىكنم كه- تقاضا، با ملايمت با آقايان رفتار كنم و هميشه جورى باشد كه يك صحبتى كه ملايم نباشد، نباشد. لكن اگر چنانچه يك وقتى اقتضا بكند مصلحت اسلام، يك وقت انسان ببيند كه مىخواهد يك كسى اسلام را تضعيف كند و لو نمىفهمد خودش يا خداى نخواسته از روى فهم- كه بعضى نادر هست الآن كه از روى ادراك مىخواهند لطمه بزنند و شناسايى هم ممكن است شده باشند- لكن توجه كنند كه اگر يك وقت يك همچو چيزى پيش بيايد آن وقت يك وضع ديگرى پيش مىآيد. اين جور نيست كه همهاش قضيه نصيحت باشد و ملايمت باشد، يك مسئله ديگرى پيش مىآيد. ما در حال انقلاب هستيم، شما ملاحظه كنيد آن جاهايى كه انقلاب شده است چه كردهاند، آن جاهايى كه انقلاب شده است، انقلاب روسيهاى كه پنجاه و چند سال از آن گذشته است، روزنامه باز همچو تحت كنترل است كه نمىتوانند يك كلمه اين ور و آن ور بگويند. الآن به طورى كه براى من گزارش دادند در عراق هيچ مطلبى را جز اينكه اداره اطلاعات اجازه بدهد نمىتوانند بروز بدهند، هيچ مطلبى را؛ راجع به اقتصادشان. راجع به- عرض مىكنم كه- ارزشان، راجع به نظاميشان، همه چيزها، بايد اداره اطلاعات اجازه بدهد تا چى [چاپ] بشود. بعضىاش را نوشته بود، لا بد آقايان هم ديدهاند كه بعد از دو سال حق دارند كه يك كلمهاى راجع به او بگويند، خوب ما چى؟ ما هر چه دستمان آمد گفتيم؛ حالا اقتصاد ما اين طورى است و ما ورشكسته هستيم! خوب ما ورشكسته، جنابعالى كه مىفرماييد كه ما ورشكسته شديم، اين براى اسلام مضر است يا براى دولت مضر است؟ اين براى جمهورى اسلامى مضر است. وقتى فهميد طرف، ما ورشكسته نيستيم، چون مردم مىدانند، اما تويى كه