مىترسند. او «مُسْلم» را فرستاده كه مردم را دعوت كند به بيعت تا حكومت اسلامى تشكيل بدهد؛ اين حكومت فاسد را از بين ببرد. اگر او هم سر جاى خودش مىنشست و در مدينه وقتى كه مردك [1] مىآمد مىگفت كه بيعت كن، مىگفت بسيار خوب سلّمه اللَّه تعالى! نعوذ باللَّه اگر يك همچو چيزى مىگفت، از خدا مىخواستند؛ خيلى هم احترامش مىكردند، دستش را هم مىبوسيدند، روى سرشان هم مىگذاشتند؛ پسر پيغمبر بود. شما هم اگر احترامتان كنند، مثل احترام به امامزاده مرده! به امامزاده مرده خيلى احترام مىكنند: مىآيند در مقابل امامزاده يا امام- عليه السلام- مىايستند و خيلى هم احترام مىكنند اما يك امامزاده زندهاى اگر يك كلمهاى بگويد، اگر خود حضرت امير- خدا مىداند كه- اگر حضرت امير در مقابل اين حرفها بود همان بساطى را كه سر ديگران مىآوردند سر او هم مىآوردند. خدا مىداند اين طور است. براى اينكه شهوت است؛ يَأكُلُون كَما تَأْكُلُ الأنْعامُ. حيوان نمىداند كه خوراكى [كه] دارد از كجاست، چه جور است، چه وضعى دارد. تمام دنيا كشته بشوند اين علفش سر جاى خودش باشد. بسيار خوب، همه عالم هم كشته بشوند بشوند. اينها حيوانند: يَأكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الأنْعامُ و النارُ مَثْوىً لَهُمْ. بشارت باد بر ايشان كه نار جاى آنهاست. عار دارند! دنيا عار از اينها دارد، مسلمين عار دارند از اين شاهنشاهها.
خداوند ان شاء اللَّه همه شما را تأييد كند و بيدار كند؛ حوزههاى مسلمين را و اسلام را و علماى اعلام را تأييد كند؛ و آنها را متوجه كند به اين مفاسد. و شما همه موظفيد به دعا كردن به اسلام و مسلمين و اين بيچارهها كه الآن گرسنه هستند و بيچاره هستند و گرفتار هستند و عدهاى در حبس هستند و عدهاى در زجر هستند و عدهاى در بيمارستانها هستند و عدهاى را كه پستانهايشان را مىخواهند عمل بكنند و اينها. دعا كنيد به اينها؛ اينها مسلمانند، اينها بيچارهاند.