اعلاى قرآنى جان و مال را داوطلبانه فدا كرده و آنچه وظيفه الهى بوده به طور شايسته انجام داده است و بحمد اللَّه تعالى قدمهاى بزرگى در راه شناساندن اسلام الهى و محمدى- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- برداشته است. گرچه وجودهاى عزيز و ارزشمندى را از دست داده است، لكن ارزشهاى بالاتر و والاترى به دست آورده و آن رضاى خداوند متعال است و چه چيز مىتواند از آن بالاتر باشد.
ملتى كه براى رضاى حق تعالى انقلاب كرد و براى ارزشهاى معنوى و انسانى بپاخاسته است، چه باك دارد از شهادت عزيزان و آسيب ديدن نور چشمانش و تحمل سختيها و مَكارِه، [1] كه جنت لقاء اللَّه كه فوق تصور عارفان است، مَحفُوف [2] به مكاره است. چه مىگويم! اين جنت اوليا، مكاره را در كام ملت ما شيرينتر از عسل كرده. مگر ما و شما هر روز شاهد اين كاروانهاى كربلا نيستيم كه با شور و شوق و عشق و عطش به پيشباز شهادت مىروند. مگر شما هر روز شاهد ميدانهاى با عظمت قتال با متجاوزين نيستيد كه به مرگ لبخند مىزنند و معجزه مىآفرينند. راستى اين چه تحولى است كه بر سراسر اين كشور صاحب الزمان- روحى فداه- نور افشانى مىكند و چه آتشفشانى است كه منحرفان و كجانديشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب مىكند؟ اين، جز اراده خدا و جلوه اوست كه خفاشان از آن مىگريزند و اولياى خدا و عارفان به آن دل بستهاند؟ من با اين قلم شكسته و اين چشم بسته در حق اين ملت و اين عزمش و اين سلحشوران و اين رزمش چه مىتوانم بگويم؟! پس بهتر آن است كه قلم بشكنم و دم فرو بندم و اجر و مزد رزمندگان و وابستگان به آنان و آسيب ديدگان و دلبستگان آنان را از خداى بزرگ بخواهم. اميد آن است كه وَلىّ نِعَم، اين ميهمانان را كه به سوى او مىروند از محضر خود كامياب فرمايد و به اين رزمندگان غرورآفرين قدرت بيشتر و قوّت والاتر عنايت نمايد و به همه ملت عزيز بويژه آنان كه در اين جهاد فى سبيل اللَّه فعاليت و دخالت داشتهاند، عزت و عظمت مرحمت كند و اين عزيزانى [را] كه در اين جنايت هوايى به