جاهاست از حيث ظلم، از حيث ستم، مردم در خيابانشان كه مىروند جانشان [در] خطر است، مىترسند يك وقت پاسدارها بريزند بكشندشان. به مردم بفهمانيد كه اين تبليغات، براى انزواى اسلام است، نه براى من و امثال من، براى اسلام است. شما ببينيد دنبال آن چيزى كه آقاى رئيس جمهور رفتند در پاكستان و آنطور با ايشان ملت پاكستان عمل كرد، دنبال او يك ورقه، يك كتابى آمد، يك رسالهاى آمد، دنبال او تبليغات بر ضد. فتواى كى است؟ اين است، فتوايش اين است و لعن به خواجه نصير. [1] اين براى چى است؟ براى اينكه اين آخوند- اگر هست- اين آخوند يك آخوندى است كه امريكايى است نشسته در پاكستان، اين يك همچو آدمى است. براى اين كه ديده است كه يك همچه قصهاى واقع شده، ترسيده نبادا يك وقتى اسلام در آنجا هم بيايد، همان طورى كه در ايران آمده، به آنجا هم آن طور سرايت كند، پشت سر او برداشت يك همچه كتابى منتشر كرد.
مكلف بودن تمام مردم در حفظ جمهورى اسلامى
در هر صورت تكليف زياد است، بزرگ است براى همهمان. ما براى ادامه اين انقلابى كه هست و ادامه اين، تكليف زياد داريم؛ دولت تكليف دارد، رئيس جمهور تكليف دارد، رئيس مجلس تكليف دارد، كشاورز تكليف دارد؛ كارگر تكليف دارد، هر كس در هر گوشهاى از اين كشور واقع شده است تكليف دارد. تكليف مال يك نفر دو نفر نيست، آحاد مردم يكى يكيشان تكليف دارند براى حفظ جمهورى اسلامى، يك واجب عينى، اهم مسائل واجبات دنيا، اهم است، از نماز اهميتش بيشتر است؛ براى اينكه اين حفظ اسلام است، نماز فرع اسلام است. اين تكليف براى همه ماست، هيچ فرقى ما بين ترك و فارس و- عرض مىكنم كه- كجا و كجايى ندارد، سيستانى و بلوچستانى و اينها. و اين تكليف براى همه دنياست. حفظ دينِ حق، يك حكمى است براى همه دنيا، در رأس واجبات براى همه دنيا واقع شده، منتها غير مسلمين چون اعتقاد به اسلام ندارند
[1] خواجه نصير الدين طوسى (وفات به سال 673 ه. ق.) از بزرگترين مفاخر علمى جهان اسلام كه تأليفات بيشمارى در فلسفه، عرفان، كلام و نجوم دارد. هولاكوخان مغول به اشاره و تدبيرِ وى بساط خلافت پانصد ساله بنى عباس را در هم پيچيد.