معرفت اللَّه داشته باشند، مىخواهند همه مردم سعادت داشته باشند. وقتى مىبينند كه اين مردم دارند رو به جهنم مىروند، آنها افسوسش را مىخورند، در قرآن هم اشارهاى به اين هست، فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ[1] اينكه اينها مؤمن نشدند. مسأله اين است كه همه دنبال اين بودند كه مردم را آشنا كنند با خدا.
قرآن كريم، مبدأ تمام معارف و مركز عرفانها
آن طورى كه مىبينيد كه در ادعيه ائمه ما واقع شده است، در دعاى كميل شما ملاحظه كنيد كه چى مىگويد حضرت امير، عرض مىكند كه خوب، بر فرض اينكه من آتش را تحمل كردم اما فراق تو را چطور تحمل كنم؟ اينها چى مىگفتند! در دعاى مناجات شعبانيه چه حرفهايى هست؟ مقاصد انبيا در ادعيهاى كه از ائمه- عليهم السلام- وارد شده است اشارات به آن هست زياد. قرآن كريم اشارات بسيار لطيفى دارد، لكن چون براى عموم وارد شده است به يك صورتى گفته است كه هم خواص از آن ادراك مىكنند، هم عموم از آن ادراك مىكنند. قرآن كريم مركز همه عرفانهاست، مبدأ همه معرفتهاست، لكن فهمش مشكل است. آنهايى فهميدند كه «مَنْ خُوطِبَ بِه» [2] بودند و كسانى كه متصل به رسول خدا بودند، آنها مىدانند قضيه چى است، آنها مقاصد انبيا را مىدانند چى هست، مقصد را مىدانند چى است. ما دوريم از آن و مهجور، لكن خوب، عنايات حق تعالى زياد است. از ما مهجورها هم اين قدرى كه ازمان مىآيد قبول مىكنند، لكن بايد ما اين قدرى كه ازمان مىآيد دنبالش برويم؛ در عمل، در علم و در اخلاق و در ساير چيزها، و اگر همين قدر هم برويم خوب، جنات عدن هست، جنات هست. لكن آنى كه مقصد انبيا بود، جنات هم بود، چيز ديگرى ماوراى اينها بود، بهشت هم نبود، خوف جهنم هم نبود، عشق به بهشت هم نبود، يك مسئله ديگرى فوق اين مسائل بود. خوب، دست ما از آن كوتاه است. اما ما كه اهل همين مسائل هستيم اگر
[1] سوره كهف، آيه 6: «اى رسول، نزديك است كه اگر امت تو، به قرآن ايمان نياورند جان عزيزت را از شدت حزن و تأسف بر آنان هلاك سازى»