نامه [به آقاى على ابو القاسمى (اسير در اردوگاه عنبر عراق)]
زمان: آبان 1364/ صفر 1406
مكان: تهران، جماران
موضوع: پاسخ نامه يك اسير
مخاطب: ابو القاسمى (خدا مانده)، على (اسير در عراق، اردوگاه عنبر) [1] [بسم اللَّه الرحمن الرحيم. خدمت سرور گرام و عزيزم روحى جان [2] سلام عرض مىكنم و ان شاء اللَّه كه در پناه ايزد منان و در پناه امام زمان در سلامتى كامل به سر بريد. اگر از احوال اين حقير جويا باشيد بحمد اللَّه سلامتى برقرار و تنها غم و اندوه جانگداز ما دورى از شما عزيز است كه خداوند تبارك را به مقربانش قسم مىدهم كه هر چه زودتر نعمت دستبوسى شما را نصيب ما بكند.
به هر حال، روحى جان! روحم برايت در حال پرواز است. حدود دو سال است كه هيچ خبرى از شما ندارم و شما خوب مىدانيد كه احتياج به پند و اندرزهاى شما دارم و شما ما را از اين نعمت بىبهره نفرماييد. اميدوارم در نامههايتان از «ميهن» بنويسيد كه چه كار مىكند و با كى رابطه برقرار كرده و زمينها را چه مىكارد و كارش با «حسين خركچى» [3] به كجا رسيد. شنيدم يه بار حسابى داغونش كردى. [4] به هر حال منتظر دعاهاى خير شما هستيم و اميدوارم كه ما را در دعاهاى شب جمعه و شب چهارشنبه در جمكران [5] و محافل فراموش نكنيد.
[1] متن نامه بسيار جالب اين رزمنده كه به اسارت رژيم بعث عراق درآمده است، حاوى رمزها و اشاراتى است كه ضمن بيان مقصود خود، امكان كشف آن را به حد اقل رسانده است. در قسمت مربوط به مشخصات فرستنده و گيرنده نامه، بر روى فرمهاى «صليب سرخ جهانى» مرقوم گرديده: «على ابو القاسمى، فرزند عبد الحسين، عراق، اردوگاه عنبر، اطاق 23/ گيرنده: يزدى- قم، خيابان حضرتى، خيابان حجت، منزل آقاى يزدى، آقاى روحى جان ملاحظه فرماييد»
[2] اسير در بند رژيم بعث عراق، امام خمينى را با عنوان «روحى» مورد خطاب قرار داده است كه به معناى «روح من» است و مستفاد از شعار معروف: «روح منى خمينى- بتشكنى خمينى»