خيلى بديها ديدهايم، و چيزى كه بشود گفت كه خوبى آنها بوده است، از حكومتهاى غربى نبوده بلكه از اهل صنعت بوده است كه البته بسيارى از آنها براى حكومتها كار مىكنند. بنا بر اين، بايد وضع شما جورى باشد كه هر كس وارد به آنجا مىشود يك محيط اسلامى ببيند، چه از حيث پرسنل و چه از جهت زندگى.
ارتباط مقتدرانه نظام اسلامى با كشورها
مسأله ديگر هم اين است كه ما نمىخواهيم در يك كشورى زندگى كنيم كه از دنيا منعزل باشد، ايران امروز نمىتواند اين طور باشد، بلكه كشورهاى ديگر هم نمىتواند اين طور باشد، كه در يك جا بنشينند و مرزهايشان را ببندند، اين غير معقول است. امروز دنيا مانند يك عايله و يك شهر است، و يك شهر داراى محلههاى مختلفى است كه با هم ارتباط دارند. وقتى دنيا وضعش اين طور است ما نبايد منعزل باشيم. ما بايد با كشورهايى كه با ما هستند و ما را اذيت نمىكنند، روابط داشته باشيم و آقايان در اين فكر باشند كه روابط را تحكيم كنند. البته ما با آنها كه بخواهند به ما تعدى كنند، نمىتوانيم بسازيم و از اول هم اعلام كرديم، مگر آنها خودشان را اصلاح كنند. و اين معنا كه گاهى اهل غرض يا جهّال اين حرف را مىزنند كه ما نبايد روابط داشته باشيم، از اين باب است كه يا نمىفهمند يا غرض دارند؛ زيرا تا انسان، جاهل يا مخالف با اصل نظام نباشد، نمىتواند بگويد يك نظام بايد از دنيا منعزل باشد. بنا بر اين، اگر زمزمهاى مىشود آنها را نبايد به حساب آورد، زيرا آنها غرض سياسى دارند، و الّا آدم عاقلى كه توجه به مسائل دارد مىداند اسلام، وضعش چگونه است. و اسلام يك نظام اجتماعى و حكومتى است و مىخواهد با همه عالم روابط داشته باشد. و در زمان صدر اسلام هم كه خود رسول اللَّه به اطراف، سفير مىفرستادند اين حرف را نمىزدند. در هر صورت ما بايد روابط داشته باشيم، آنها كه غرض ندارند، ما هم با آنها غرض نداريم، كم كم بايد روابط حسنه بشود.
من اميدوارم اين عمل را انجام دهيد و دولت هم موفق باشد، منتها نبايد تحت سلطه خارجى باشيم، نبايد آنها دخالت در امور ما بكنند و نبايد به ما خط بدهند. بنا بر اين،