هر كه مىخواهد باشد، اجتماع در جمعيت مسلمين كه هست، اين اسباب تقويت اسلام است، آنهايى كه به اسلام عقيده دارند، بايد خودشان هم بيايند در ميدان و بيايند رأى بدهند. اين طور نباشد كه حالايى كه مطابق ميل من نشده، من كنار بروم. نخير، انسان بايد مطابق ميلش هم كه نباشد، مع ذلك، در ميدان باشد. مرحوم مدرس- رحمه اللَّه- گفته بود كه من با جمهورى مخالفم- آن وقت مخالفت با جمهورى يك چيزى بود كه واضح بود بايد بشود؛ براى اين كه آنها مىخواستند بساط درست كنند- گفت من با، گفته بود من با جمهورى مخالفم، لكن اگر جمهورى شد، كنار نمىروم، من در ميدان هستم، من مىروم سراغش.
يك انسانى كه مىخواهد خدمت بكند، با هر رنگى كه دارد، بايد برود خدمت بكند.
موافق ميل من است، خوب، خدمت مىكند؛ موافق ميل من هم نيست، خدمت به اسلام است، خدمت به جمهورى اسلامى است. كسانى كه جمهورى اسلامى را صحيح مىدانند، و لو با افراد مخالف هستند، اينها هم بايد شركت بكنند. اگر شركت نكنند، دليل بر اين است كه جمهورى اسلامى را قبول ندارند. من از خداى تبارك و تعالى تقاضا دارم كه ما را موفق كند كه همه ما به خدمت به اسلام موفق بشويم و اميدوار است كه رزمندگان ما را هم در جبههها تقويت كند، همان طورى كه قوى هستند بيشتر تقويت كند و خداوند همه ما را تابع احكام اسلام قرار بدهد.