نيست، سراب است. البته به آن معناى كاملش، نادرى از اولياى خدا به تبع انبيا موفق شدند و ديگران مراتب پايينتر را، تا برسد به ما كه هيچ.
نزول قرآن پس از رسيدن پيامبر به حقيقت قرآن
ماه مبارك رمضان كه ماه مبارك است ممكن است براى اين باشد كه ماهى است كه ولى اعظم؛ يعنى رسول خدا واصل شده است و بعد از وصول، ملائكه را و قرآن را نازل كرده است. به قدرت او ملائكه نازل مىشوند؛ به قدرت ولى اعظم است كه قرآن نازل مىشود و ملائك نازل مىشوند. ولىّ اعظم، به حقيقت قرآن مىرسد در ماه مبارك و شب قدر، و پس از رسيدن، متنزل مىكند به وسيله ملائكه- كه همه تابع او هستند- قرآن شريف را، تا به حدى كه براى مردم بگويد. قرآن در حد ما نيست، در حد بشر نيست.
قرآن سرّى است بين حق و ولىّ اللَّه اعظم كه رسول خداست، به تبع او نازل مىشود تا مىرسد به اينجايى كه به صورت حروف و كتاب در مىآيد كه ما هم از آن استفاده ناقص مىكنيم. و اگر سرّ «ليلة القدر» و سرّ «نزول ملائكه» در شبهاى قدر- كه الآن هم براى ولىّ اللَّه اعظم حضرت صاحب- سلام اللَّه عليه- اين معنا امتداد دارد- سرّ اينها را ما بدانيم، همه مشكلات ما آسان مىشود. تمام مشكلاتى كه ما داريم براى اين است كه، ما محجوبيم از اينكه واقعيت را آن طور كه هست و نظام هستى را به آن طورى كه تنظيم شده است، مشاهده كنيم. ما گمان مىكنيم كه حياتِ در اينجا چيزى است و نبودن در اينجا نقصى است، در صورتى كه حيات در اينجا نازله آن حقيقتى است كه از عالم غيب آمده است و موت- اگر چنانچه موت انسانى باشد- رجوع به همان مرتبهاى است كه در اول بوده است، و البته مراتب مختلف و شئون مختلف است. و ما اميدواريم كه از فيض ماه مبارك و فيض عيد ماه مبارك- كه عيد وصال است- ما هم حظّى ببريم كه بتوانيم در اين مشكلاتى كه بر ما وارد مىشود، سرفراز بيرون بياييم، تمام چيزهايى كه انبيا آوردند، مقصود آنها به ذات نبوده است؛ تشكيل حكومت مقصود به ذات نيست براى انبيا. دعوتها هر چه مىشود مقدمه است براى اينكه انسان را بيدار كنند، انسان را بفهمانند به