ديگر صادر و ملتهاى ديگر را بيدار نموده است، نمىتواند خودش را اداره كند؟ چرا! بايد كارى كنيد كه دانشگاههايمان روش تودههاى مردم را داشته باشد كه اگر ملتى چيزى را خواست، خلافش را نمىتوان بر آن تحميل كرد. شما ملاحظه كنيد تودههاى ميليونى ما چگونه منقلب شدهاند و به اين معنا توجه كردهاند كه بايد در مقابل قدرتها بايستند. دانشگاه بايد مركز رشد چنين امرى باشد كه متأسفانه نبوده است.
اميدوارم با زحمت شما آقايان و شوراي عالى انقلاب فرهنگى، دانشگاهى پيدا كنيم كه دانشگاه مردم باشد، نه دانشگاه خارج. ما بايد طورى جوانانمان را تربيت كنيم كه مسلمانان ديگر كشورها بفهمند كه تربيت در اينجا مفيد است. و اين را بدانيد كه اگر دانشگاه درست كار كرد و خود را به دنيا عرضه نمود و مردم دنيا فهميدند كه دانشگاه ايران براى خودش كار مىكند، نه براى خارج، قهراً مسلمانان ديگر كشورها به اينجا خواهند آمد.
اصلاح كشور در گرو اصلاح دانشگاه
دانش تنها فايده ندارد، بلكه دانش و تعهد باهماند كه مىتوانند انسان را به جايى برسانند كه محتاج ديگران نباشد و پيش خدا آبرومند باشد. البته اين كار مشكلات و ناگواريهايى دارد، هر كس بخواهد كار مثبتى انجام دهد، اين طور نيست كه همه از آن كار خوششان بيايد و آن را بپسندند. ممكن است كار حقى هم در ذايقه دستهاى تلخ بيايد، ولى كسى كه دنبال حق مىرود و براى رضاى خدا كار مىكند نبايد به فكر اين باشد كه به او چه گفتهاند، يا چه مىگويند؛ بايد خدا را در نظر بگيرد و براى خدا كار كند. هر كس هر چى مىخواهد بگويد، كار خوب هم مخالف دارد. شما فكر اين باشيد كه كارتان خوب و پيش خدا آبرومند باشد، وقتى در اين فكر بوديد خدا هم شما را همراهى مىكند و مشكلاتتان را اصلاح مىنمايد، كه اگر دانشگاه اصلاح شد، كشور اصلاح مىشود. من به شما دعا مىكنم كه خدا شما را تأييد و موفق كند.