ظاهرى ايشان، سه تا جنگ پيش آمد كه از خود مسلمين بود. اين منحرفين كه ايران را متهم مىكنند به اينكه چرا با مسلمين شما جنگ مىكنيد، علاوه بر اينكه ما حزب بعث را مُسلِم نمىدانيم، بلكه ضد اسلام مىدانيم و مردم عراق مبتلاى به او هستند و مردم ايران هم همين طور، و جنگ با مسلم نيست گرچه از مسلمين او سپر قرار مىدهد و مىآورد در جبههها، لكن جنگ با مسلم نيست. علاوه بر اين ما فرض مىكنيم كه مسلم باشد، شماها صدام را از اصحاب رسول اللَّه مُسلمتر مىدانيد؟ اين معممين اهل سنت بعضيشان- درباريهاى اينها- صدام و امثال صدام را از مقدسهاى نهروان [1] بالاتر مىدانند؟ آنهايى كه جبينشان پينه داشت و نماز شب هم مىخواندند. حضرت امير سه جنگى [2] را كه كرده است با اصحاب پيغمبر، با نزديكان پيغمبر، با مقدسهاى حقه باز كرده است و اين براى مصلحت اسلام بوده است. گرچه من مىدانم كه در بعض دلها اشكال به حضرت امير هم هست، بعضى اشخاص به حضرت امير هم اشكال دارند، و لو جرأت نمىكنند بگويند كه «چرا با مسلمانها جنگ كرده است!» لكن حضرت امير تابع اسلام است، اسلام بگويد با مسلمين جنگ كن، جنگ مىكند؛ بگويد با كفار جنگ كن، جنگ مىكند، وقتى بنا شد يك طايفهاى از مسلمين، اينها توطئه كردند براى اينكه اسلامى كه مىخواهد متولد بشود، اين را از بين ببرند و يك دسته ديگر هم اغفال كردند دنبال اين معنا، تكليف حضرت امير- سلام اللَّه عليه- است كه شمشير را بكشد و در سه جنگ با مسلمين [يعنى] كسانى كه اظهار اسلام مىكردند و فرياد اسلام مىكشيدند و همهشان هم از صدام مسلمانتر بودند، شمشير را بكشد و در سه جنگ با مسلمانها جنگ بكند براى اطاعت امر خدا و براى حفظ اساس اسلام.
آن روزى كه اساس اسلام و اساس ديانت اسلام بستگى دارد به جنگ كردن با كسانى كه اظهار اسلام مىكنند يا واقعاً هم مسلمان هستند، وقتى بنا بر اين شد، شمشير را بايد