فرمودهاند: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ، ما مىدانيم كه خدا محتاج به نصرت ما نيست، لكن نصرت بندگان خدا را مىكنيم، نصرت دين خدا را مىكنيم و خدا به عنايت خودش قبول كرده است كه اين نصرت من است. و ما شك نداريم كه خدا- غنى مطلق- كه گفته است كه نصرت من را بكنيد و نصرتتان مىكنيم، اگر ما ضعفا، نصرت او را كرديم، او نصرت ما را مىكند؛ اين مسئله عقلى است. او فرموده است كه بايد با هم باشيد، اگر ما دنبال اين معنا باشيم كه اطاعت اين امر خدا را بكنيم، هر كس هر حرفى بزند به گوش ما فرو نمىرود، هر شايعهاى درست بكنند، شايعهها همه خنثى مىشود، هر دروغپردازى كه بكنند- تبليغاتى كه در خارج دارد مىشود و در هرجا- همهاش خنثى خواهد شد، براى اين كه، ما اين پايه را محكم كرديم كه ما براى خدا وحدت داريم. ما وحدتمان براى اين نيست كه خودمان به جايى برسيم يك كارى بكنيم. خدا فرموده وحدت داشته باشيد، براى او وحدت داريم و اين وحدت كه براى خداست، هر كيدى در مقابلش خنثى است. براى اين كه اين كيد، كيد با خداست، اين دشمنى، دشمنى با خداست. وقتى ما براى خدا اين كار را كرديم، كسى اگر مخالفت كند، مخالفت با خدا كرده است. چون ما براى او مىكنيم، آنها هم براى اين كه ما براى خدا مىكنيم دارند [دشمنى] مىكنند. الآن دشمنىها براى اين است كه ما براى اسلام داريم كار مىكنيم، و الّا ما چيزى نيستيم كه آنها مىبينند كه اسلام اگر چنانچه دامنهاش توسعه پيدا بكند، دامنه نفاق برچيده مىشود، دامنه كفر برچيده مىشود، همه اين چيزها از بين مىرود، قدرتها فلج مىشوند. اينها ديدند كه يك موج كوچكى در اين جا پيدا شده، لكن الآن در شرق و غرب از آن حرف است، صحبت است، اينها از اين صحبت مىترسند. الآن ايران در همه جا مطرح است، آنها از اين مطرح شدن مىترسند. ايران هم براى خودش، براى اين بيست ميليون نيست، براى اين چهل ميليون، پنجاه ميليون نيست، پيشتر هم بوديم. ايران براى اين است كه مردم يك تحول الهى پيدا كردهاند، و اين تحول الهى اسباب اين شد كه با هم شدند و قدرت بزرگى را- مثل قدرت شيطانى رژيم سابق- در هم شكستند، و مقابل همه قدرتها هم ايستادهاند؛ مردانه ايستادهاند، مشتشان را هم محكم نگه داشتهاند، مىگويند ما نه