هستند براى بلعيدن اين كشور از همه اطراف، از امريكا گرفته تا شوروى، در اين معنا شك نبايد بكنيم و متكى به خداى تبارك و تعالى باشيم و متكى به قدرت ملى خودمان باشيم كه وحدت شما و همراهى ملت از شما و پشتيبانى همه قشرهاى ملت از شما، شما را از آسيب مصون نگه مىدارد.
قطع طمع متجاوزان و انتقام از آنان
و بحمد اللَّه شما آن سيلى كه در اول حمله صدام وعده داده شد كه به صورتش بزنند، شما زديد و الآن يك موجود سيلى خورده است كه همه چيزش را از دست داده است و كمكهاى خارجى، كمكهاى منطقه، كمكهاى ابرقدرتها نمىتواند او را نجات بدهد. امروز صدام دوره افتاده است و از هر كس تقاضا مىكند كه يك اصلاحى پيش بيايد، حتى از گروههاى منحرف و اشخاص منحرف، باز دامن آنها را مىگيرد كه آنها پيشنهاد اصلاح بكنند، و اما يك اصلاح امريكايى آنها نمىدانند كه آن چيزى كه در ايران است و آن معنايى كه در ايران است و آن چيزى كه در اسلام است اجازه نمىدهد كه با يك موجودى كه به صغير و كبير كشور خودش و كشور ما رحم نكرده است، اصلاح پيش بيايد. لفظ اصلاح يك امرى است كه صلاحيت ندارد بين مسلمانها و يك طايفهاى كه از اول به اسلام عقيده نداشتند و مؤسس آنها عَفْلَقى [1] بوده است كه به هيچ دينى از اديان الهى اعتقاد ندارد. معنا ندارد كه دولت اسلامى ايران با دولتى كه هيچ اعتقاد به اسلام و به اخلاق بشريت ندارد، سر ميز اصلاح بنشيند. ايران همان طور كه سيلى زد به اين موجود مفلوك، به سيلى زدن خودش و به پسگردنى زدن خودش ادامه مىدهد تا اينكه آن چيزهايى كه بايد زير بار بروند با فشار نظامى ايران و با فشار ملت ايران تحقق پيدا بكند. ملت ايران اگر مىخواست كه صلح امريكايى بكند، همان اول از امريكا جدا نمىشد و قطع روابط نمىكرد، و دستش را از ايران كوتاه نمىكرد، و جاسوسان او را بيرون نمىكرد. و امروز هم اگر دستش را به صلح امريكايى دراز كند، صدام و امثال صدام كنار مىروند، لكن مستشارهاى امريكايى وارد معركه مىشوند. ما نمىتوانيم