براى آنهاست. آن كه با يك زندگى متوسط ساخته است، از جنگ نمىترسد.
پاسدارهاى ما كه يك زندگى عادى هم كمتر دارند، از جنگ نمىترسند. ارتشى ما كه يك زندگى عادى دارد، از جنگ نمىترسد. جنگ به او ضررى نمىزند. آنهايى كه داراى كاخها و بساط هستند آنها بايد بترسند، ضرر به آنها مىرسد. ما مهيا كرديم خودمان را براى اينكه برويم دنبال رفع ظلم، تا آنجا كه مىتوانيم با نصيحت، با دست دوستى، با محبت با اين اشخاصى كه همسايه ما هستند از اين كشورهاى اسلامى، با مودّت، با دوستى، دائماً مسئولين ما اين حرف را مىزنند، لكن آنها از باب اين كه وارد به ضيافة اللَّه نشدهاند- عَلى قُلُوبِهِمْ حِجاب [1]، صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ[2]- با دست خودشان، خودشان را فانى مىكنند. تمام مفاسد از خود آدم است. از نفس انسانى است، از جاى ديگر به ما چيزى نمىرسد، هر چى مىرسد از ماست- «انَّما هِىَ أعْمالَكُمْ تَرُدُّ الَيْكُمْ»- همه چيزهايى است كه از خود ما هست؛ چه مفاسدى كه در دنيا بر بشر وارد مىشود، از فساد خود آدم است، فساد حكومتهاست، نفسهاى خبيثه است، و چيزهايى كه در آن عالم به ما مىرسد، آنها هم از خود ماست. بهشت را اعمال شما آباد مىكند و جهنم را هم اعمال ما مىافروزد. ما الآن در صراط هستيم، همان صراطى كه يك طرفش دنياست، يك طرفش عاقبت. و ما الآن در صراط داريم حركت مىكنيم. اين پرده كه برداشته شد، آن وقت صراط جهنم كه از متن جهنم مىگذرد، يعنى، آتش دورش را گرفته، اين از وسط اينجا مىگذرد، بايد از اينجا عبور كنيد. دنيا همين جور است. فساد كه همان آتش است بر شما احاطه كرده، بايد از همين بين فساد عبور كنيد، به طورى كه سالم عبور كنيد.
آنها آتش خاموش است برايشان، همان طور كه براى حضرت ابراهيم خاموش بود، سرد بود [براى] آنها آتش خاموش است. مؤمنين هم با سلامت مىگذرند، آتش خاموش نيست اما آتش به آنها ضرر نمىزند. انعكاس