عراق هست، همهاش، اگر نگويم همهاش، اكثرش از ايرانيها بوده، ايرانيها آن بناها را ساختهاند. چطور اين آدم به اسم اينكه ايران زرتشتى است- نمىدانم- پارساند، از فارساند- مگر فارس بودن اشكال دارد؟- به اسم اينكه همه ايرانىها مجوس هستند، به اسم اين، حمله كرد و بعد فهميد كه نخير، اسلام با «اللَّه اكبر» پشتگردنى به او مىزند، و تا كنون هم اين طور بوده و بعدها هم اگر تسليم حق نشوند! ما يك امر غير اسلامى نمىخواهيم. ما يك امر حقى مىخواهيم. ما مىگوييم يك متجاوز آمده است و آن همه جنايات وارد كرده است؛ آن همه افراد كشته است! آن همه خانه خراب كرده است! آن همه مردم را بىخانمان كرده است! آن همه عراقى را بىخانمان كرده! اين همه افرادى كه از عراق فرار كردهاند، آمدهاند اينجا، آواره شدند. همه اينها هستند. خوب، بيايد اين آدم، اين دولت، اين كذا، بيايد، مردم را بنشانند؛ اشخاصى كه عاقل هستند، بنشانند و ببينند كه ما چه مىخواهيم. ما مىگوييم كه اين جناياتى كه اين كرده است، چون پيشقدم بوده است، [مقصر است.] ما غير دفاع تا كنون هيچ كارى نكردهايم. اين جنايات بايد جبران بشود. اگر ما دست از [سر] جنايات جانى برداريم، جانى هستيم. كمك به جنايت، خودش يك جنايتى است. ما مىگوييم كه اين طور بايد باشد. ما مىگوييم كه بايد اينها از كشور ما بيرون بروند و تعدى نكنند به كشور ما.
لزوم اتحاد مسلمين در مقابل امريكا
شما مىدانيد كه هر روز آبادان مورد اصابت گلوله است و موشك است و امثال اينها. هر روز خوب، مىآيند كنار و از آنجا با آن توپهاى دور برد مىزنند به آن. كى را مىشكند؟ مردم بيچاره را. مردم كه نه، هيچ كار ندارد. جز بقال است و نمىدانم خباز است و يك زن بيچارهاى است و يك بچه كوچكى است و اينها؟ ما مىگوييم كه ما مىخواهيم كه اينها تا آن حد بروند كه نتوانند يك همچو كارى بكنند. خوب، بيايند عقلًا بنشينند اين كار را بكنند؛ ما كه مخالف با آن نيستيم، لكن اگر نكنند، خوب، ما خودمان بايد بكنيم، ما با قوّه قهريه بايد بكنيم. اگر اينها عمل كردند به اينها، خوب، ما ديگر حرفى