سخنرانى [در جمع مسئولان شهربانى، آگاهى و دادستانى (وضع پليس در دنيا)]
زمان: 29 خرداد 1361/ 26 شعبان 1402
مكان: تهران، جماران
موضوع: وضع پليس در دنيا، رژيم پهلوى و جمهورى اسلامى
حضار: سرهنگ حجازى (رئيس شهربانى) و مسئولان شهربانى، آگاهى و دادستانى
بسم الله الرحمن الرحيم
وضع پليس در جوامع مختلف
وضع پليس در دنيا و در رژيم سابق اين بود كه همه در خدمت قدرتمندان بودند. و نقشه آنهايى كه مىخواستند در كشورها سلطه پيدا كنند و نمىتوانستند كه همه مردم را تحت نظارت قرار دهند، اين بود كه يك نفر يا افراد مقتدرى را بر سر همه بگمارند؛ مثل رضا خان كه يك آدم قلدرى بود و به اسم «نجات ايران» وارد شد و همه قدرتها را در دست گرفت و در اختيار انگليس قرار داد.
پليس در دنيا در خدمت مردم و بيچارهها نيست، در دنبال قلدرهاست. و اينكه مىبينيد همه قدرتها نسبت به ايران بد شدهاند و هر موضوع كوچكى را بزرگ و هر امر بزرگى را كوچك مىكنند، به خاطر اين است كه پليس و ارتش امروز ما غير از همه كشورهاست. پليس با مردم مختلط است. الآن پليس با ساير ارگانها با هم و همه در خدمت مكتبى هستند كه سالها كوبيده شده است. خدا خواست كه اين كشور را نجات داد و اين هم يك نعمتى بود كه متوجه اين مسائل بشوند.
اينكه مىگويم «دنيا چيزهاى كوچك خود را بزرگ و آنچه مربوط به ماست، با بىتوجهى از آن مىگذرد»، همين قضيه موزه عباسى [1] بود كه آن قدرى كه من مطلع
[1] اشاره به سرقت از موزه رضا عباسى و دزديدن اشياء عتيقه از آن بود كه مأموران آگاهى در اندك مدتى موفق به كشف قضيه و دستگيرى سارقان شدند. امّا اين موضوع با تمام اهميتى كه داشت، در رسانههاى گروهى خارج بازتابى نداشت.