responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 16  صفحه : 317

محلشان، كرده‌اند، اگر نه، آنها برده‌اند و از بين برده‌اند و آن همه خرابى كرده‌اند و خرابيهايى كه در هيچ جا متعارف نيست. مغول هم كه به ايران حمله كرده، اين طور نبوده است كه وقتى يك شهرى را مى‌گيرد تا آخر خرابش كند. شهرهاى ما را اين طور كرده‌اند اينها. خوب ما مى‌گوييم كه شما وارد شديد به [كشور] ما و اين همه جرم كرديد، حالا مى‌گوييد كه بياييد با هم صلح كنيم. صلح كنيم؛ يعنى، خوزستان مال شما؛ يعنى، آن قدرى كه شما گرفتيد مال شما. نه، هيچ وقت، هيچ كس نمى‌پذيرد. ما مى‌گوييم شما بدون قيد و شرط، بايد بيرون برويد. اگر هم بيرون نرويد، بيرونتان مى‌كنيم. بهتر هم براى خودتان همين است كه بى‌خود اين جوانهاى بيچاره را به زور نياوريد و به كشتن بدهيد. خودتان برويد بيرون. اين يك مسئله‌اى است كه همه عقلاى دنيا مى‌پسندند از ما كه كسى آمده است منزل شما و خرابكارى كرده، حالا به او مى‌گوييد: برويد بيرون، اگر مى‌خواهيد يك تفاهمى بشود، بايد برويد بيرون.

تشويق جانى در صلح با متجاوز

مسئله دوم، مسأله خسارتهايى است كه وارد كردند. قضيه جبران خسارت يك جهت مادى دارد، يك جهت سياسى و معنوى. جهت مادى‌اش گرچه زياد است براى ما، اين طورى كه همه شهرها را خراب كرده‌اند و هر چه ما داشتيم به هم زده‌اند و البته جوانهاى ما هر دانه‌ايش ارزش همه لشكر آنها را داشت و از دست ما گرفته شدند اينها؛ ارزش مادى قضيه خيلى زياد نيست، عمده ارزش معنوى است و ارزش سياسى مسأله. اگر بنا باشد كه يك كسى بيايد، هر چه جرم دارد بكند و هر چه دستش مى‌رسد جنايت وارد كند و بعد بگويد كه خوب، حالا ديگر صلح مى‌كنيم، من مى‌روم بيرون؛ بسيار خوب، صلح مى‌كنيم! خوب، اين جنايتى كه كردى چرا؟ اگر ما اين مطلب را اغماض كنيم، نه از باب اين است كه يك مسأله- مثلًا- مادى را اغماض كرده‌ايم، يك مسأله معنوى را ما اغماض كرده‌ايم؛ يعنى، يك ستمگر و يك گروه ظالم را ما تشويق كرده‌ايم به اينكه باز [ظلم‌] بكنيد. فردا هم باز دوباره برگردند و همين بساط را در آورند، بعد هم بگويند كه آقا، بسيار خوب، باز صلح مى‌كنيم! هى خلاف كنند و هى بگويند صلح‌

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 16  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست