صحنه و مردم هم هستند در صحنه، حكومت هم- با- مردمى است، اسلامى است، آنها نمىتوانند كارى بكنند. قدرت دارند، اما عقل هم دارند، [مىبينند كه] نمىتوانند كارى بكنند. آن وقت اينها مىتوانند كار بكنند كه از داخل ما را بپوسانند. اگر از داخل ما را با تبليغات، با كارهاى اعوجاجى، از داخل يك كارى كردند، آن وقت مىتوانند و ما بايد [اين را] حفظ كنيم.
واقعاً ما اگر چنانچه اسلام را مىخواهيم- كه بحمد اللَّه مىخواهيد، همه مىخواهيد اسلام را- اگر اسلام را مىخواهيم، بايد اين جمهورى را حفظش كنيم. و اينكه از دهن بعضيها در مىآيد كه اين از زمان شاه هم بدتر است، خوب، معلوم است اين [كه] از دهان امريكا مىخواهد در بيايد، از دهان اينها در مىآيد. آنها خودشان ابتداءً نمىگويند، از اين راه از راه حلقومهاى فاسد مىگويند. ما بايد حفظ كنيم اين جمهورى را ما بايد اين نعمتى [را] كه خدا به ما داده است حفظ بكنيم. شما مىدانيد كه آن روزى كه اينها بودند، روحانيت اصلًا منسى بود، داشتند كنارش مىزدند كه ببرندش از بين. اگر اينها يك مدتى مانده بودند، بكلى از بين مىبردند؛ خدا خواست كه رفتند اينها و حالا بحمد اللَّه، روحانيت كارهاى خودش را دارد انجام مىدهد.
بركات نمازهاى جمعه
اين نماز جمعهاى كه در همه جا هست، شما ببينيد چه بركتى است اين نماز جمعه! واقعاً انسان اگر بگويد كه اگر نبود الّا اين نماز جمعه- تقريباً مردم را مهيا مىكند، مردم را بيدار مىكند اين نماز جمعه- و اگر نبود اين، براى ما خيلى كار شده بود و بحمد اللَّه، همه چيز الآن هست و همه چيز در راه [درست] شدن است. و ما البته نبايد توقع داشته باشيم كه يك حكومتى كه همه با آن مخالفاند؛ همه با آن از خارج مخالفاند با آن، اين يكدفعه بتواند يك مملكت [را] كه خرابه بود و اين طور با آن همه فساد دست ما دادهاند- با آن همه فسادهايى كه شما مىدانيد كه چه فسادهايى [بوده] بازارش چه بود، خيابانش چه بود، تا برسد به عشرتكدهها و تا برسد به جاهاى ديگر چه خبر بود- يكدفعه بتواند