داشت؟ در يك قضيهاى، كه شايد قضيه كشف حجاب بود، مرحوم شيخ- رحمه اللَّه- مرحوم آقا شيخ عبد الكريم- رضوان اللَّه عليه- يك كاغذى به رضا شاه نوشت و راجع به اين معنا تذكرى داد. جواب نداد. نخست وزير گفت: به عرض اعليحضرت رسيد، ايشان گفتند: شما خوب است كه مشغول كار خودتان باشيد. يك دانه پاسبان اگر مىآمد در اين شهر مذهبى كه چقدر جمعيت مذهبى و چقدر اهل علم داشت مىآمد، هر كارى با هر يك از شما مىكرد، احدى صحبت نمىكرد.
شهربانى حالا مثل شهربانى زمان رضا شاه است؛ محمد رضا شاه است؟! چرا بايد ما قدر نعمت خدا را ندانيم؟ من از آقايان مىپرسم: بسيار خوب، تمام اينها، همهشان يك اعوجاجاتى دارند. اگر اينها- خداى نخواسته- از بين بروند، حكومت را مىدهند دست شما؟ مىآيند مىگويند آقاى فلان، بياييد شما حكومت كنيد؟ اگر اين جمهورى اسلامى شكست بخورد، به جاى آن، يك جمهورى بهتر از اين جمهورى اسلامى مىآيد؟
سراغ داريد كه يك افرادى باشند كه بعد از اينكه اينها از بين رفتند، آنها بيايند اداره كنند؟
شما مىدانيد كه چشمها دوخته شده بود كه چه اشخاصى بيايند و در اينجا حكومت كنند كه بدتر از زمان محمد رضا مىشد. شما مىدانيد كه اگر اين جمهورى از بين برود، اين مجلس از بين برود، اين رئيس جمهور از بين برود، به جاى او يك مأمورى از امريكا مىآيد. ممكن است خيلى هم مقدس مآب باشد؛ مثل مقدس مآب رئيس شهربانى قم در زمان مرحوم آقاى بروجردى؛ [1] خيلى هم مقدس مآب باشد، لكن كشور شما را از بين ببرد و آن طور به اسلام سيلى بزند كه تا ابد نتواند سرش را بالا كند. مىتوانيد فكر كنيد كه داريد چه مىكنيد؟ مىشود يك شب بنشينيد خودتان فكر كنيد كه تضعيف اين ملت و اين دولت و اين مجلس و امثال اينها چه لطمهاى بر اسلام ممكن است بزند؟
بىنظير بودن مسئولين و ملت ايران در طول تاريخ
من مدعى هستم كه مثل ملت ايران و مجلس ايران و دولت ايران و رئيس جمهور
[1] آقاى سيد حسين طباطبايى بروجردى، از مراجع بزرگ شيعه كه به سال 1340 شمسى در گذشته است.