بيچارگى دارد صادر مىشود هيچ خوفى نداشته باشيد؛ براى اينكه اگر ما هم شهيد بشويم و كشته بشويم، خوب ما يك اتكايى داريم، اتكائمان خداست و چيزى نيست. اينها در يك كشور سى ميليونى كه يك همچو انقلابى كرده، شما مىخواهيد چهار تا بمب هم در نرود، اين نمىشود همچو چيزى.
انگلستان الآن وضعش از ما بدتر است. امريكا اين مهد آزادى و اين حرفهاى مزخرف، الآن وضعش از ما بدتر است؛ آنجا همين كشتهها واقع مىشود و مىگويند در هر چند دقيقهاى يك نفر كشته مىشود. شما خيال مىكنيد فقط مملكت ماست كه چى، مملكت ما ضايعاتى نداشته است، از اولش حساب كنيد تا آخرش، يك مقدار كمى بوده. اين مقدارى كه در زمان محمد رضا، آن كشتارى كه در زمان محمد رضا واقع شد كه در يك روزش به حسب آن طورى كه گفتند پانزده هزار جمعيت شهيد شد، [1] كى حالا همچو چيزهايى شده است؟ منتها اينها به بوق مىزنند و آن عمال خارجى هم در رسانههاى خودشان مىگويند و مىنشينند صحبت مىكنند كه بلكه ان شاء اللَّه، با اين صحبتها يك كارى بشود و نمىدانند كه با حرف، كارى نمىشود. ملت ما ايستاده است و در مقابل همه چيز ايستاده است؛ براى اينكه به اسلام مىخواهد خدمت بكند. در عين حال بايد ملت ما بيدار و مستعد براى امور باشد. يك ملتى كه زنده شده است، يكى ملتى كه از تحت آن فشارهاى ساواك و امثال ذلك بيرون آمده است- البته آنها مىگويند كه حالا آخوندها دارند اين كار را مىكنند. خوب، شما يك آخوند پيدا بكنيد كه مثل زمان سابق ريخته و به سر شما چه كرده؛ آنها مىگويند اين حرفها را- ملتى است كه [خارج شد] از تحت فشار و از تحت ظلم، چقدر سالها و اخيراً ظلمى كه در اين سالها واقع شد بر ملت ما، اگر شما زمان رضا خان را ياد داشته باشيد مىدانيد كه در زمان رضا خان چه كردند با اين ملت، چه كردند با اين بانوان ما، در زمان محمد رضا هم با فرم ديگرى از او بدتر كردند. يك ملتى كه ايستاده و مقابل ظلم، مقابل جور، مقابل ستمگرى، مقابل همه