مگر در احد اين قدر كشته مىشود و در فلان، اين همه عزيزان از بين مىروند؟ لكن تكليف بود؛ خدا گفته بود اين را. پيغمبر هم نمىتوانست تخلف كند؛ امر خدا بود. خدا بينات فرستاده و ميزان فرستاده و حديد فرستاده: لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ. اگر شد با بينات، با ميزان- موازين هر چه هست- اگر نشد، حديد است. تو سر مردم با حديد زد تا اينكه اينها را آدم كرد، تا جامعه را جامعه صحيح كرد.
اصلاح جامعه، هدف همه انبيا
تمام انبيا براى اصلاح جامعه آمدهاند، تمام. و همه آنها اين مسأله را داشتند كه فرد بايد فداى جامعه بشود. فرد هر چه بزرگ باشد- بالاترين فرد كه ارزشش بيشتر از هر چيز است در دنيا- وقتى كه با مصالح جامعه معارضه كرد اين فرد، بايد فدا بشود. سيد الشهدا روى همين ميزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا كرد؛ كه فرد بايد فداى جامعه بشود، جامعه بايد اصلاح بشود؛ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ، بايد عدالت در بين مردم و در بين جامعه تحقق پيدا بكند. جانها را دادند، مالها را دادند، زحمتها كشيدند.
نمىشود گفت پيغمبر يك شب و روز راحت خوابيده باشد. تمام زمان عمرش صرف اين شد كه با هر ترتيبى كه مىشود، با قرآن، با احاديث خودش، با كلمات خودش، با موعظههاى خودش، [جامعه را اصلاح كند.] وقتى كه مىبيند نمىشود اين، با شمشير، با شمشير مىزند و اشخاصى [را] كه مىخواهند اين جامعه را از بين ببرند و ملت را تباه بكنند، آن با شمشير، وقتى نمىشود با بيّنه و ميزان عمل كرد، با حديد عمل مىكند.
ما همان ادعا [را] مىكنيم كه ما امت رسول اللَّه هستيم و شيعه على بن ابى طالب. ما بايد مطالعه كنيم، ببينيم آنها چه كردند. شيعه اين نيست كه فقط بگويد من شيعه هستم، اين است كه ببيند چه كردند آنها، دنبال كند همان چيزهايى را كه آنها كردند. پيغمبر اكرم چقدر جنگ در زمان او واقع شد! براى اينكه اصلاح كند جامعه را، براى اينكه دست ستمكارها را كوتاه كند؛ دست اين سرمايهدار چپاولگر را كوتاه كند، دست آن جبارهاى ظالم را كوتاه كند؛ تمام عمرش مشغول اين بود در مكه. به آن طور نمىتوانست، به بينات و