صحبت مىكنند، چه منتشر مىكنند كه بنا دارند كه تمام كردستان را بكوبند. اين ارتش ايران كه رفته آنجا براى اينكه جلوگيرى كند از اينكه آنها دارند مىكُشند و سر مىبُرّند و اذيت مىكنند، فوراً آنها دنبالش برمىدارند مىنويسند كه ما مىخواهيم؛ يعنى دولت ايران مىخواهد كه كُردها را بكوبد. آن رفته كه كُردها را حفظ بكند، اينها مىگويند رفته كُردها را بكوبد.
امريكا، دشمن شماره يك ملت ايران
اين اشخاصى كه هى «فدايى خلق» خودشان را معرفى مىكنند، من كه در اين چيزهايى كه براى پشتيبانى از اين جوانها بود كه آنجا را گرفتند، به گوش من نخورد كه اينها پشتيبانى كرده باشند. اگر اينها امريكايى نيستند، چطور پشتيبانى نكردند از اينها؟ اگر اينها مال شوروى هستند و خودشان، يا خير، ملى هستند، آدمى كه ملى است، با امريكا خوب دشمن است؛ همان طورى كه همه ملت ما دشمناند. همان طور كه ملت همه ما دشمن شماره اول خودش را امروز امريكا مىداند. براى اينكه دشمن شماره اول [1]) 402 (برده است امريكا نگه داشته است. آن وقت هم كه آن بود، دشمن شماره يك ما آنها بودند. اينها اذناب آنها بودند. اينها كسانى بودند كه مأموريت داشتند براى وطنشان؛ يعنى مأموريت داشتند كه اين وطن را نگذارند يك قدم جلو برود. مايى كه و شمايى كه و ملت ما كه دشمن شماره يكش را امريكا مىداند، و حالا هم كه جوانها رفتند آنجا را گرفتند، ديدند كه مركز توطئه بوده آنجا، به گوش من نخورد كه از اين «فدائيان خلق» يك پشتيبانى از اينها شده باشد. از ساير گروهها به گوشم خورد. حالا شايد بوده، الآن من نشنيده باشم و ليكن شايد شماها شنيده باشيد، به گوش من نخورد. اگر اينها يك چيزى بر خلاف دولت بود، يا بر خلاف اسلام بود، يك قضيهاى واقع شده بود، اينها حالا مىديديد كه چقدر دامن به آن مىزدند. يكى از نقشهها همين است كه همينها- همين الآن در آن منزل من موجود است، يعنى تقريباً مىآورند براى من اينها را از طريقهايى-