اشخاصى هستند كه آزادى را در آن چيزهايى كه تباهى مىآورد مىدانند. و اما آن چيزهايى كه تباهى ندارد، آن چيزهايى كه براى سرنوشت ملت است، در آن چيزها آزادى نمىدهند. اينها همان طايفه هستند، اينها مىخواهند همان مسائل را پيش بياورند. و از چيزهايى كه اينها منتشر مىكنند، شما توجه داشته باشيد. اسلام براى همه شماست.
اين معنا [از] من قبلًا سؤال شده بود. و جواب دادم كه طلاق در صورتى كه شرط بشود در ضمن عقد با مرد، وقتى كه مىخواهند عقد كنند، شرط بكنند و در ضمن عقد اين شرط بشود كه وكيل باشد [زن] در طلاق خودش، يا مطلقاً، يا در شرايطى يك سؤالى پيش آورده است. و آن اينكه اين زنهايى كه حالا تحت زوجيت هستند چه؟ اين ولايت فقيه را اينها مخالفت مىكنند، در صورتى كه نمىدانند از شئون فقيه هست كه چنانچه يك مردى با زن خودش رفتارش بد و ناسالم باشد، او را اولًا نصيحت كند، و ثانياً تأديب كند، و اگر ديد نمىشود، اجراى طلاق كند.
ولايت فقيه؛ هديهاى الهى
شما موافقت كنيد با اين ولايت فقيه. ولايت فقيه براى مسلمين يك هديهاى است كه خداى تبارك و تعالى داده است. مِنْ جمله همين معنايى كه شما سؤال كرديد و طرح كرديد كه خوب، زنهايى كه الآن شوهر دارند چنانچه گرفتاريهايى داشته باشند، چه بايد بكنند؟ آنها رجوع مىكنند به آنجايى كه فقيه هست، به مجلسى كه در آن فقيه هست، به دادگاهى كه در آن فقيه هست؛ و فقيه رسيدگى مىكند؛ چنانچه صحيح باشد، شوهر را تأديب مىكند؛ شوهر را وادار مىكند به اينكه درست عمل كند. و چنانچه نكرد، طلاق مىدهد، ولايت دارد براى اين امر. اگر ديديد به فساد مىكشد، يك زندگى به فساد كشيده مىشود، طلاق مىدهد. و طلاق اگر چه در دست مرد است، مىتواند لكن فقيه در جايى كه مصلحت اسلام را ديد، مصلحت مسلمين را ديد، و در جايى كه ديد نمىشود به غير از اين، طلاق بدهد. اين ولايت فقيه هست، ولايت فقيه براى شما يك هديه الهى است.