ببندد. تا غرب راه به اينجا دارد، شما به استقلال خودتان نمىرسيد. و تا اين غربزدههايى كه در همه جا موجودند از اين مملكت نروند يا اصلاح نشوند، شما به استقلال نخواهيد رسيد. اينها نمىگذارند، ما بايد خودمان را پيدا كنيم تا بتوانيم سرِ پاى خودمان بايستيم و بفهميم ما هم موجودى هستيم.
غرب به ما يك چيزى كه مفيد به حال ما باشد نخواهد داد و نداده است. غرب هر چه به اين طرف فرستاده آنهايى بوده كه براى خودش مفيد نبوده است؛ حالا مُضرِّ به حال ما باشد يا نباشد مطرح نيست.
من اين را مكرر گفتهام، و از بس متأثر شدهام اين را باز مكرر مىكنم، كه در چند روز پيش از اين، چند وقت پيش از اين، در مجله، در روزنامه، خواندم كه دواهايى كه در امريكا قدغن شده است كه استعمال بكنند آنجا لكن مجازند كه به دنياى [1]) 361 (بفرستند! شما ببينيد با ما اينها چه نظرى به ما مىكنند! ما را مثل يك موجود زنده شايد فرض نمىكنند! و اللَّه براى هر موجود زنده، انسان اين طور حاضر نيست كه يك دوايى كه مُضر است بفرستد و به حيوان بدهد. شما ببينيد كه ما با چه موجوداتى مقابل هستيم! با چه موجودات كثيفى در امريكا ما مواجه هستيم. امريكا و- ملت را نمىگويم، دولت را مىگويم- دولتهاى ابرقدرت با ما چه معامله مىكنند. و ما باز خاضع آنها هستيم! باز براى آنها كار مىكنيم. بشكند قلمهايى كه براى اينها دارد كار مىكند! و بشكند زبانها و بِبُرَّد زبانهايى كه به نفع اينها دارد صحبت مىكند و ملت را مىخواهد تباه كند! شما فكر كنيد كه دوايى كه آنجا نبايد استعمال بشود، بفرستند به دنياى ثالث، بفرستند پيش ما. جهنم! ما هر چه به سرِمان آمد از آن دواها مانع ندارد؛ آنها پولش را بگيرند! از اول همين بوده است. چيزهايى كه به حال ما مفيد باشد به ما ندادند.
غرب و امريكا منشأ تمام گرفتاريهاى شرق
آقا! تمام گرفتاريهاى شرق از اين اجانب است؛ از اين غرب است؛ از اين امريكاست.