سازندگى را ارائه مىدهند البته آن طورى كه بايد ارائه نمىدهند، و دستهايى در تلويزيون هست كه انحراف پيدا مىشود در آن، مثل اينكه مديران تلويزيون درست نمىتوانند درست برسند به مسائل. دستهائى فاسدى هست كه بسيارى از كارها و بسيارى از چيزهايى كه در تلويزيون هست، چيزهاى انحرافى است. بسيارى از شعارهايى كه در تلويزيون هست، اشعارى كه در آنجا مىخوانند، چيزهايى كه در آنجا مىگويند، از همين گروههاى انحرافى است. اينها بايد اصلاح بشود. تا كِى بايد كه باز تلويزيون ما تابع مسائلى باشد كه همهاش انحرافى است؟ يك مسئله انحرافى را چند دفعه در تلويزيون مىگويند، اظهار مىكنند. آن مصاحبهگر مىرود مصاحبه مىكند، توى دهان مردم مىگذارد چيزهايى را كه براى ناراحتى مردم [است]. چند دفعه تكرار مىكند يك مطلب را كه از آنها يك اقرارى بگيرد، هر چه آن هم مىگويد حالمان خوب است، اين باز اصرار مىكند به اينكه مردم را به وحشت بيندازد كه كار هيچ خوب نيست! همه جهات فاسد است! اينها را بايد بريزند بيرون از تلويزيون. اگر نمىتوانند، من بفرستم بكنم اين كار را. چرا بكنم؟ مسامحه اين همه دارد مىشود و در همه جا، در همه جا، دارد مسامحه مىشود.
و ما نمىدانيم بايد چه بكنيم با اين وضعى كه هست، همهشان اهل مسامحه هستند. همهشان اهل اين هستند كه مىخواهند براى خودشان يك مسئلهاى درست بكنند كه مبادا يك قلمى بر خلافشان گفته بشود. بايد يك جورى عمل بكنند كه موافق رضاى خدا باشد؛ موافق مسير ملت باشد. بايد اين امور اصلاح بشود. اگر اين امور اصلاح نشود، ما عقب افتاده مىمانيم. و جهاد سازندگى را در عين حال بعضى از جاهايش را كه مىبينم خيلى خوشحال مىشوم.
حلّ مشكلات در پرتو وحدت كلمه
من اميدوارم كه خود ملت هيچ اتكال به قواى ديگر نكنند؟ خود ملت مشغول بشوند به اصلاح كارهايشان. و اميدوارم كه با وحدت كلمه ملت و با پشتكارشان كارها اصلاح