چيزهايى هست كه همه حيثيت اشخاص در دست شماست. بايد البته با كمال احتياط، و با كمال قدرت.
هم احتياط بايد در كار باشد؛ هم قدرت بايد در كار باشد. كسى كه مجرم است بايد به جزاى خودش برسد و توصيه از احدى قبول نبايد بشود. من اين را كراراً گفتهام، اگر از من توصيه براى كسى آمد، از دفتر من براى كسى توصيه آمد، از كسانى كه به من مربوطند توصيه آمد، بزنيد به ديوار! قاضى نبايد تحت تأثير كسى باشد. قاضى آزاد است و بايد در محيط آزاد عمل بكند. توصيهها را هيچ به آن اعتنا نكنيد. اگر يكوقت توصيه بحقى است كه خوب، آن وقت شما البته بايد توصيه بحق را رسيدگى بكنيد. بر فرض كه توصيه هم نشود، بايد رسيدگى بكنيد. اگر خداى نخواسته يك توصيهاى است كه ناحق است، هيچ نبايد به آن اعتنا كرد. در هر صورت قاضى مستقل است و خودش بايد نظر بدهد؛ لكن خدا را شاهد ببيند. اين قلمى كه دست مىگيرد قلمى است كه ممكن است كه آبروى يك مُسْلِمى را از بين ببرد؛ و ممكن است احقاق حقى بكند. و همين طور در همه امور بايد خداى تبارك و تعالى را ناظر و حاضر ببينيد.
لزوم دقت و احتياط در اجراى حدود
در قضيه جرمهايى كه مىشود، البته آنهايى كه مربوط به دادگاههاى انقلاب است آن امور انقلابى است كه تشخيصش را شماها خودتان مىدهيد. يك امور ديگرى هست، مثل كذبهايى كه مىشود، كه در شرع حد دارد اينها، ثبوتش بسيار مشكل است. مثلًا در باب «زنا» [بايد] چهار نفر آدم عادل شهادت بدهد كه كَالْمِيلِ فِى المِكْحَلَة [1].
خداى تبارك و تعالى خواسته است كه اين امور زود كشف نشود. هم حفظ حيثيت اشخاص بشود- و لو به حسب واقع هم گناهكار باشند- و هم حفظ جهات در جامعه بشود. يا اگر اقرار بكند، يك دفعه اقرارش را اعتنا نكنند؛ نصيحتش كنند، به او بگويند اگر