و منافعشان در خطر است، و ان شاء اللَّه ديگر به دست آنها نخواهد رسيد، اينها مشغول يك تبليغاتى شدهاند، مشغول يك حرفهاى باطلى شدند. گاهى راجع به اعدامهايى كه شده است مثلًا اشكال مىكنند؛ گاهى راجع به مسائل ديگر. البته آنها بايد صدايشان درآيد، لكن ما نبايد بهانه دست آنها بدهيم. ما بايد روى موازين الهى، روى موازين شرعى، عمل كنيم.
امروز از يكى از آقايان علماى شيراز يك كاغذى براى من آمد كه من حالا مطالعه كردم. ايشان راجع به اين حدودى كه در مناطق مختلف ايران جارى مىشود شكايت داشتند كه اين حدود موافق با موازين عمل نمىشود و تخلُّفات مىشود. از اين جهت، خوب است كه بگذارند اين را در وقتى كه يك موازين شرعى پيدا بشود، و آن وقت اجرا بشود. ممكن است كه الآن بر خلاف موازين شرع اجرا بشود. از اين جهت، خوب است كه يك توقفى بشود كه مبادا خداى نخواسته حدود بر خلاف آن چيزى كه شارع مقدس فرموده است عمل بشود. البته حدود بايد تحت نظر مجتهد عادل انجام بگيرد؛ و با آن موازينى كه شارع مقدس فرموده است كه شايد آن موازين اگر ملاحظه بشود، كم اتفاق بيفتد كه ثابت بشود يك جنايتى از قبيل مثلًا فرض بفرماييد «زنا»، كه چهار نفر عادل شهادت بدهد كه من ديدم كَالْمِيلِ فىِ المكْحَلة. [1] و چه طور ممكن است كه يك همچو امرى ثابت بشود. و اگر به اقرار رسيد، بايد چهار دفعه اقرار بكند. آن هم قاضى موعظهاش بكند كه تو اگر اقرار بكنى، حد جارى مىشود، شايد اشتباه مىكنى، به جورى كه شارع مىخواهد كه يك همچو مسائلى چه نشود واقع نشود.
دقت بسيار در اجراى حدود شرعيه
آنكه تا يك مطلبى مىشود، تا يك تهمتى زده مىشود، يك وقتى خداى نخواسته دست به يك همچو اعمالى زده بشود، اين بر خلاف رضايت خداست و بر خلاف مسير اسلام است؛ بر خلاف نهضت است؛ موجب اين مىشود كه آبروى نهضت از بين برود؛