سخنرانى [در جمع گروهى از پرسنل ژاندارمرى (پشتيبانى ملت از قواى مسلح)]

زمان: ساعت 10 صبح 11 مهر 1358/ 11 ذى القعدة 1399

مكان: قم‌

موضوع: پيروزى مستضعفان بر مستكبران- پشتيبانى ملت از قواى مسلح‌

مناسبت: ميلاد حضرت رضا (ع) و سالروز هجرت امام خمينى از نجف به پاريس‌

حضار: آقاى فراست (جانشين فرمانده ژاندارمرى) و پرسنل گردان امداد ناحيه يك ژاندارمرى‌

بسم اللَّه الرحمن الرحيم‌

روز دفن مستكبرين؛ عيد ملت مستضعف‌

روز مباركى است. همه روز ما بعد از انقلاب و بعد از سرنگونى رژيم فاسد مبارك است. همه روز ملت ما عيد است و مبارك. روزهايى كه بر ملت ما گذشت همه ديديد. و اين روزها كه همه قشرها هم آغوش هم و برادرانه با هم هستند هم مى‌بينيد. روزهايى بر ملت ما گذشت كه قواى طاغوتى با ملت ما [ستم‌] كردند كه ديديد. و امروز را مى‌بينيد كه قواى اسلامى در آغوش ملت و برابر ملت رژه مى‌روند؛ و ملت ما براى آنها دست مى‌زنند، شادى مى‌كنند. اين روزها روز عيد است. عيد ملت مستضعف، روزى است كه مستكبرين دفن شوند. عيد ملت ما روزى است كه ريشه‌هاى فسادى كه امروز در بعض از نقاط ايران هستند از بين بروند، و مى‌روند. من اين روز را به همه ملت و به همه قواى انتظامى، و خصوص برادرانى كه امروز از ژاندارمرى اينجا آمده‌اند، تبريك عرض مى‌كنم؛ و براى همه شما سعادت و سلامت مى‌خواهم.

پشتيبانى ملت از قواى نظامى و انتظامى‌

احساس نمى‌كنيد كه امروز با آن روزهايى كه با ملت مواجه مى‌شديد و ملت شما را نمى‌پذيرفت فرق دارد؟ احساس نمى‌كنيد كه اين بركت اسلام است كه شما را با هم پيوند داده است؟ و من اميدوارم كه اين پيوند تا آخر برقرار باشد؛ و شما ارتش اسلامى و