ما را كهنهپرست معرفى مىكنند، ما را مرتجع معرفى مىكنند، علماى اسلام را به ارتجاع سياه تعبير مىكنند. جرايد خارج از ايران، آنهايى كه با بودجههاى گزاف، براى كوبيدن ما مهيا شدهاند، در خارج ما را مخالف اصلاحات- كه اسلام در رأس اصلاحات واقع شده است؛ معرفى مىكنند؛ مخالف ترقى مملكت معرفى مىكنند؛ مىگويند آخوندها مىخواهند با الاغ باز سوار بشوند از اين طرف به آن طرف بروند؛ آخوندها مىگويند كه برق نمىخواهيم؛ آخوندها مىگويند طياره نمىخواهيم؛ اينها مرتجع هستند؛ اينها مىخواهند به قرون وسطى برگردند. آخوندها با اين سياه روزيهايى كه نصيب مملكت است، مخالفند؛ اين كهنهپرستى است؟ علماى اعلام با اين زدنها، كشتنها، قلدريها، ديكتاتوريها، استبدادها مخالفند؛ اين كهنهپرستى است؟ علماى اسلام در صدر مشروطيت، در مقابل استبداد سياه ايستادند و براى ملت آزادى گرفتند، قوانين جعل كردند، قوانينى كه به نفع ملت است، به نفع استقلال كشور است، به نفع اسلام است، قوانين اسلام است؛ اين را با خونهاى خودشان، با زجرهايى كه كشيدند، با بيچارگيهايى كه متوجه به آنها شد، گرفتند؛ اين آخوندها مرتجع هستند؟
امروز هم، روحانيت قيام كرده است، نهضت كرده است؛ ملت به تَبَع روحانيت نهضت كرده است؛ ملتهاى اسلام بيدار شدهاند، نهضت كردهاند؛ خواستههاى روحانيت عمل به قوانين اسلام است؛ اين ارتجاع است؟ رسول اكرم مرتجع بود؟ قوانين آسمانى، قوانين الهى، كه ما براى آن اين قدر اهانت مىشويم، اين قدر زجر مىكشيم، دعوت به عمل كردن به قوانين آسمانى ارتجاع است؟ خداى تبارك و تعالى مرتجع است؟ جبرئيل امين، واسطه وحى الهى، مرتجع است؟ پيغمبر اكرم مرتجع است؟ ائمه هُدى مرتجع هستند؟ علماى از صدر اسلام تا امروز كه از خودشان چيزى ندارند؛ آنها قوانين اسلام را، قوانين وحى را به مردم ابلاغ مىكنند؛ ابلاغ قوانين الهى ارتجاع است؟
اسلام، موافق آزادى واقعى
شما اگر چنانچه به احكام اسلام اعتقاد داريد، اين احكام اسلام. اسلام انسان را آزاد