اسلام اين نيست. و اللَّه اسلام تمامش سياست است. اسلام را بد معرّفى كردهاند. سياست مُدُن از اسلام سرچشمه مىگيرد. من از آن آخوندها نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دست بگيرم؛ من پاپ نيستم كه فقط روزهاى يكشنبه مراسمى انجام دهم و بقيه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور ديگر كارى نداشته باشم. پايگاه استقلال اسلامى اينجاست. بايد اين مملكت را از اين گرفتاريها نجات داد. نمىخواهند اين مملكت اصلاح بشود؛ اجانب نمىخواهند مملكت آباد شود. اينها حتّى آب هم براى اين ملّت تهيه نكردهاند! آبى كه ما در قم از آن استفاده مىكنيم، در اروپا حتّى به حيواناتشان هم نمىدهند! اگر راست مىگويند براى بيكاران كار پيدا كنند. اين جوان بعد از بيست سال تحصيل، كار مىخواهد. فردا، كه فارغ التّحصيل مىشود، سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود نمىتواند دين خود را حفظ كند. شما خيال مىكنيد آن دزدى كه شبها از ديوار، با آن همه مخاطرات، بالا مىرود و يا زنى كه عفت خود را مىفروشد، تقصير دارد؟ وضع معيشتْ بد است كه اين همه جنايات و مفاسد، كه شب و روز در روزنامهها مىخوانيد، به وجود مىآورد.
سرماى همدان و آوردن گُل از هلند
وقتى كه در زندان بودم، خبر آوردند كه سرماى همدان به 33 درجه رسيده؛ بعد خبر آوردند كه دو هزار نفر از سرما تلف شدهاند. در آن حالت من دستم بسته بود؛ چه مىتوانستم بكنم؟ اين تازه در همدان بود؛ البته در تهران و شهرهاى ديگر هم تلفاتى بود. دولت چه اقدامى نمود؟ در يك چنين وضع براى استقبال از اربابان خود، با طيّاره از هلند گل مىآورند! پول ملّت فقير را تلف مىكنند. اجاره هواپيما كه از هلند گل مىآورد سيصد هزار تومان است! جبران كنيد غلطهاى خود را؛ اسلام را رعايت كنيد
در ايّام گرفتارى، در روزنامه اطلاعات، درباره وضع مادّى و بهداشتى مردم جنوب مطلبى خواندم؛ تعجّب كردم! چگونه اين مطلب را گذاشته بنويسند. يكى از خبرنگاران،