مرحوم آقاى بروجردىمان، وقتى كه از دنيا مىرود ششصد هزار تومان قرض مىگذارد، ايشان مفتخورند؟ اما آنها كه بانكهاى دنيا را پر كردهاند، كاخهاى عظيم را روى هم ساختهاند، و باز رها نمىكنند اين ملت را، و باز دنبال اين هستند كه ساير منافع اين ملت را به جيب خودشان يا اسرائيل برسانند، اينها مفتخور نيستند؟ بايد دنيا قضاوت كند، بايد ملت قضاوت كند كه مفتخور كيست.
نصيحت و اخطار به شاه
آقا! من به شما نصيحت مىكنم؛ اى آقاى شاه! اى جناب شاه! من به تو نصيحت مىكنم؛ دست بردار از اين كارها. آقا! اغفال دارند مىكنند تو را. من ميل ندارم كه يك روز اگر بخواهند تو بروى، همه شكر كنند. من يك قصهاى را براى شما نقل مىكنم كه پيرمردهايتان، چهل سالههايتان يادشان است، سى سالهها هم يادشان است. سه دسته- سه مملكت اجنبى- به ما حمله كرد: شوروى، انگلستان، امريكا به مملكت ايران حمله كردند؛ مملكت ايران را قبضه كردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نواميس مردم در معرض هتك بود، لكن خدا مىداند كه مردم شاد بودند براى اينكه پهلوى [1] رفت. من نمىخواهم تو اين طور باشى؛ نكن. من ميل ندارم تو اين طور بشوى، نكن! اين قدر با ملت بازى نكن! اين قدر با روحانيت مخالفت نكن. اگر راست مىگويند كه شما مخالفيد، بد فكر مىكنيد. اگر ديكته مىدهند دستت و مىگويند بخوان، در اطرافش فكر كن؛ چرا بيخود، بدون فكر، اين حرفها را مىزنى؟ آيا روحانيت اسلام، آيا روحانيون اسلام، اينها حيوانات نجس هستند؟ در نظر ملت، اينها حيوان نجس هستند كه تو مىگويى؟ اگر اينها حيوان نجس هستند پس چرا اين ملت دست آنها را مىبوسد؟ دست حيوان نجس را مىبوسد؟ چرا تبرك به آبى كه او مىخورد، مىكنند؟ حيوان نجس را اين كار مىكنند؟! آقا ما حيوان نجس هستيم؟ [گريه شديد حضار] خدا كند كه مرادت اين نباشد؛ خدا كند كه مرادت از اينكه «مرتجعين سياه مثل حيوان نجس هستند و ملت بايد از آنها احتراز