... ما افتخار مىكنيم كه مانند سيد الشهداء روز عاشورا كشته شويم، و بچههاى ما را اسير كنند و اموالمان را غارت نمايند. در عوض اسم ما تا ابد باقى خواهد ماند. اولًا، كار اينها با يزيد هيچ فرقى نمىكند؛ ثانياً، اگر بخواهند چنين عملى را انجام دهند و بخواهند دستجات ما را بكوبند و مردم را به قتل برسانند، ما نيز از هم اكنون مانند حسين اعلام مىكنيم كه: هر كه با ماست به طرف ما بيايد و هر كس كه با ما نيست به سمت لشكر يزيد برود. يكى از كسانى كه بايستى در راه حضرت سيد الشهداء آغشته به خون خود شود، خمينى است. حال كه چنين است، بايد ما روز عاشورا را در قم، كربلاى حسين قرار بدهيم، تا يك كربلاى ثانى درست كنيم؛ و مردم براى زيارت به قم بيايند. چه افتخارى بالاتر از اين كه در راه دين، در راه حسين، در راه استقلال مملكت كشته شويم. من مىدانم دستوراتى را كه در مورد اعزام دسته لاتها از تهران به قم بوده، از طرف رئيس سازمان امنيت قم است. سازمان امنيت قم از مركز درخواست كرده كه براى عاشورا در
[1] ساواك قم طى نامه شماره 5321 مورخ 14/ 3/ 42 به عنوان رياست ساواك تهران، ضمن اشاره به ديدار جمعى از بازاريان تهران در روز 9/ 3/ 42 با امام خمينى، اظهارات يكى از آنان را كه حاكى از اجير كردن يك هزار مزدور چماقدار توسط ساواك قم به منظور در هم كوبيدن دستجات مذهبى در روز عاشوراست، منعكس مىكند. اين فرد، به استناد اطلاعاتى كه به دست آورده است، مىگويد: منظور اجيرشدگان چماقدار، اذيت و آزار علما و حمله به منازل آنهاست.