كه فشار و ارعاب قدرى كمتر بود، تبعيت خودشان را از علماى اسلام به وسيله تلگرافات و مكاتيب و طومارها از اطراف و اكناف ايران اعلام نموده، و لغو تصويب نامه غير قانونى دولت را راجع به انتخابات انجمنهاى ايالتى و ولايتى خواستار شدند. و دولت نيز قبول درخواست ملت را كرده و احاله به مجلس نمود. اينك كه به وسيله حبس و زجر و اهانت به طبقات مختلفه ملت- از روحانيين و متدينين- تسلط خود را بر ملت احراز نموده، بدون اعتنا به قوانين اسلام و قانون اساسى و قانون انتخابات، دست به كارهايى زده كه عاقبت آن براى اسلام و مسلمين خطرناك و وحشت آور است. خداوند ان شاء اللَّه دولتهاى ما را از خواب غفلت بيدار كند، و بر ملت مسلمان و مملكت اسلام ترحم فرمايد
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشكُو إِلَيكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا- صَلَوَاتُكَ عَلَيهِ و آلهِ- و غَيبَةَ وَليِّنَا و كَثرَةَ عَدُوِّنَا و قِلَّةَ عَدَدِنَا و شِدَّةَ الفِتَنِ بِنَا و تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَينَا. فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ، و أَعِنَّا عَلى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنكَ تُعَجِّلُهُ و بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ و نَصرٍ تُعِزُّهُ و سُلطانِ حقٍّ تُظهِرُهُ. [1]
فإنَّا للَّهِ و إِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ
مرتضى الحسينى اللنگرودى، احمد حسينى الزنجانى، محمد حسين طباطبائى، محمد الموسوي اليزدى، محمد رضا الموسوي الگلپايگانى، سيد كاظم شريعتمدارى، روح اللَّه الموسوي الخمينى، هاشم الآملى، مرتضى الحائرى
[1] «خدايا به تو شكايت مىبريم از فقدان پيامبرمان- درود بر او و آل او باد- و غيبت ولىّمان، و از زيادى دشمن و كمى تعدادمان، و از شدت فتنههاى وارد به ما و بازيهاى روزگار بر ما. پس بر محمد و آل او درود فرست و ما را بر اين (مصيبتها) به پيروزى عاجل و برطرف كردن ناراحتيها و يارى عزت بخش و سلطه بارز حقانيت يارى فرما» (از فقرات دعاى افتتاح).