قربانت شوم، كراراً متذكر حضرت عالى بوده و دعاگو بودم. اميدوارم ان شاء اللَّه دائماً به سعادت و سلامت بوده و خوش و خرّم باشيد. خيلى دلم براى شما تنگ شده، حتى اگر مانع نداشتم از قزوين مراجعت مىكردم. شما كه بكلى از رفقا دست كشيده و در گوشه عزلت خزيدهايد؛ و الّا راه بين قم و قزوين زياد نيست. ممكن بود يك سفر براى ملاقات بياييد. اگر با حضرت معصومه- سلام اللَّه عليها- خداى نخواسته قهر هستيد ممكن است حرم مشرف نشويد! در هر حال سلامتى شما را طالبم و نايب الزيارة هستم. اميد است ان شاء اللَّه خداوند امور را بر وفق دلخواه شما قرار دهد. وقت تشرف به اعتاب عاليات چند ساعتى آقاى آقازاده را ملاقات كردم. بحمد اللَّه به سلامت بود. الآن منزل آقاى آقا شيخ نصر اللَّه [2] در نجف اشرف هستم، و چون حضرت آقاى آقا سيد ابو تراب قزوينى- دامت بركاته- عازم بودند بدين دو كلمه مصدع شدم. اميد دعا از جنابعالى دارم. از قرار محكى [3] مراد جنابعالى كسالت دارند. اميد است ان شاء اللَّه تا كنون رفع شده باشد. اگر آقاى آقا شيخ مجتبى [4] قزوين هستند سلام برسانيد. ايام عزت مستدام باد.
سيد روح اللَّه الخمينى
[1] احتمالًا آقاى سيد ابو الحسن زرآبادى و يا آقاى سيد ابو الحسن رفيعى قزوينى.