responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 99

بگويد اى آدمزاده! مگر انبيا به تو خبر ندادند كه براى تكبر به پدر تو من مطرود درگاه حق شدم، براى تحقير مقام آدم و تعظيم مقام خود ملعون شدم، تو چرا خود را گرفتار اين رذيله كردى؟ در آن هنگام تو بيچاره علاوه بر عذابها و گرفتاريها و حسرت و ندامتهايى كه به شنيدن درست نيايد، گرفتار سرزنش اذلّ مخلوقات و پست‌ترين موجودات هم هستى! شيطان كه تكبر به خدا نكرده بود، تكبر كرد به آدم كه مخلوق حق است، گفت: خَلَقْتَني مِنْ نارٍ و خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ. [1] خود را بزرگ شمرد و آدم را كوچك. تو آدمزاده‌ها را كوچك شمارى و خود را بزرگ. تو نيز از اوامر خدا سر پيچى كنى: فرموده فروتن باش، تواضع كن با بندگان خدا، تكبر كنى، سر افرازى نمايى. پس چرا فقط شيطان را لعن مى‌كنى، نفس خبيث خودت را هم شريك كن در لعن، همان طور كه شريك با او در اين رذيله‌اى. تو از مظاهر شيطانى! شيطان مجسمى! شايد صورت برزخى و قيامتى تو شيطان باشد! ميزان در صور آخرت ملكات نفس است: مانع ندارد صورت شيطان باشى، صورت مورچه كوچك هم باشى. موازين عالم آخرت غير از اينجاست.

فصل در اين كه حسد گاهى مبدأ تكبر است.

بدان كه گاهى چنين اتفاق افتد كه فاقد كمال به واجد كمال تكبر كند. مثلا فقير به غنّى، جاهل به عالم. و بايد دانست كه همان طور كه عجب گاهى مبدأ تكبر است، حسد نيز گاهى مبدأ آن شود. ممكن است انسان چون خود را فاقد آن كمال ديد كه در غير است، به آن حسد ورزد، و اين سبب شود كه كبر كند به غير و آن را هر چه تواند تذليل و توهين كند. در كافى شريف از حضرت صادق، عليه السلام، حديث كند كه فرمود كه كبر گاهى مى‌باشد در اشرار مردم از هر جنس. پس از آن فرمودند- بعد از كلامى- كه «رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله»، مى‌گذشت در بعضى از كوچه‌هاى مدينه، يك زن سياهى سرگين جمع مى‌كرد. گفته شد به او:

دور شو از سر راه رسول خدا صلى اللّه عليه و اله گفت: «راه گشاد است!» بعضى از همراهان به او قصد تعرض كردند، پيغمبر فرمود: «واگذاريد او را كه او متكبر است. [2]


[1] «مرا از آتش آفريدى و او را از گل.» (اعراف- 12 ص- 76).

[2] عن أبي عبد اللّه عليه السلام، قال: سمعته يقول: الكبر قد يكون في شرار النّاس من كلّ جنس، و الكبر رداء اللّه، فمن نازع اللّه عزّ و جلّ رداءه لم يزده اللّه الّا سفالا، انّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله مرّ في بعض طرق المدينة و سوداء تلقّط السّرقين. فقيل لها: تنحّى عن طريق رسول اللّه فقالت: انّ الطريق لمعرض، فهم بها بعض القوم أن يتناولها، فقال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: دعوها فانّها جبارة. اصول كافى، ج 2، ص 309، «كتاب ايمان و كفر»، «باب كبر»، حديث 2.

نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست