responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 610

و بعضى صفات حق را به امور عدميه ارجاع كردند، و «علم» را عبارت از عدم جهل و «قدرت» را عدم عجز دانسته‌اند. و در اهل معرفت كسى را كه ديدم اصرار به اين معنى دارد مرحوم عارف جليل، قاضى سعيد قمّى [1]، است كه تبعيت از استاد خود، كه ظاهرا مرحوم ملا رجب على [2] است، نموده به بيانى كه در شرح توحيد مذكور است‌ [1]. و ما در سالف زمان جواب برهان او را، و همين طور جواب تمسكات او را به ظواهر بعض اخبار، به وجه برهانى داديم.

فصل در بيان علم قبل از ايجاد است‌

و از مباحث شريفه كه در اين حديث شريف اشاره به آن فرموده علم قبل الايجاد است به معلولات خود در ازل، كه محل خلاف عظيم است اصل آن و كيفيت آن كه آيا به طريق اجمال است يا تفصيل. يا آيا زايد بر ذات است يا عين ذات. يا قبل الايجاد است يا مع الايجاد. كه تفصيل آن در كتب قوم موجود است. [2] و ما به تحقيق مطلب پرداخته از ردّ و ايراد ساير اقوال صرفنظر مى‌كنيم.

بدان كه آنچه محقق است پيش ارباب برهان و اصحاب عرفان آن است كه در اين حديث شريف اشاره به آن فرموده كه علم به معلوم قبل از ايجاد در ازل است، و آن عين ذات است. و اشاره به اينكه علم او تفصيلى است فرموده به اينكه [بصير] به اشياء است در صورتى كه مبصرى نيست و سميع است در صورتى كه مسموعى نيست، زيرا كه بصر و سمع شهود مبصرات و مسموعات است تفصيلا، چنانچه واضح است. و ايضا، اشاره به علم تفصيلى فرموده است آنجا كه فرمايد: فإذا أحدث الأشياء و كان المعلوم، وقع العلم منه على المعلوم ... الحديث زيرا كه آن است كه بعد از ايجاد علم تحقق تازه [پيدا] نكرده، بلكه بعد از متحقق بودن وقوع بر معلول پيدا كرده. و ما پس از اين معناى وقوع علم بر معلوم را بيان مى‌كنيم.

و اما بيان اين مطلب شريف ايمانى به طريق محققين فلاسفه آن است كه پس از آنكه در فصل سابق بر اين معلوم شد كه حق تعالى صرف وجود و صرف كمال است، و صرف وجود با بساطت و وحدت تامّه‌اى كه دارد جامع جميع كمالات و مستجمع همه وجودات است به نحو كمال، و آنچه از حيطه وجود او بيرون است‌


[1] محمد سعيد بن محمّد مفيد قمى، معروف به «قاضى سعيد» از بزرگان علماى نامدار شيعه و از عالمان به حديث و حكمت و فنون ادبيّه بشمار مى‌رود و به «عرفان» تمايل بسيار داشت. وى از شاگردان ملا محسن فيض و ملّا عبد الرّزاق لاهيجى و ملّا رجبعلى تبريزى است. قاضى سعيد مدّتى در قم به قضاوت اشتغال داشت و به همين دليل به قاضى معروف شد. در سال 1103 ه- ق در قم وفات يافت، از آثار اوست: الاربعون حديثا، اسرار الصلوة، حاشيه أثولوجيا، حاشيه بر اشارات، حقيقة الصلوة، شرح توحيد صدوق (ره)، البوارق الملكوتية، كليد بهشت.

[2] ملا رجبعلى تبريزى (- 1080) از شاگردان مير فندرسكى است. در فلسفه مشرب مشائى داشته و كتب بو على را تدريس مى‌كرده است. قاضى سعيد قمى و محمد تنكابنى از شاگردان وى بوده‌اند. از اوست: كليد بهشت. و رساله‌اى به فارسى در اثبات واجب.

______________________________

[1] شرح توحيد، ج 3، ص 54 (نسخه خطى كتابخانه مرحوم آيت اللّه مرعشى نجفى).

[2] اسفار اربعة، ج 6، ص 284- 176، «سفر» سوم «موقف» سوم بحث علم حق تعالى. شرح اشارات، «نمط» هفت، فصل 15- 20.

نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 610
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست