ندارد با احاديث كثيرهاى كه وارد است در باب شدت ابتلاى مؤمنين به أسقام و أوجاع و فقر و فاقه و ساير بليّات، زيرا كه حق تعالى به رحمت واسعه و فضل عميم خود مثل يك طبيب معالج و پرستار عطوف است كه هر كس را به طورى از دنيا پرهيز مىدهد.
گاهى به يكى ثروت مىدهد و در عين حال به حسب شدت و ضعف و كمال و نقص ايمان او او را مبتلا به بلاهاى ديگر مىكند، بلكه ثروت و غنا را براى او طورى محفوف به بليّات مىكند كه او را از دنيا و حب او منصرف مىكند. مزاج اين شخص طورى است كه اگر او را فقير كند، به واسطه آنكه سعادت را در مال و منال شايد مىبيند و اهل دنيا را سعيد مىداند، متوجه به دنيا مىشود و در تحصيل آن به هلاكت ابدى مىافتد. ولى وقتى آن را در دسترس او گذاشت و براى شيفته نشدن آن محفوف كرد آن را به زحمات و صدمات خارجى و داخلى، از دنيا منصرف شود.
يكى از مشايخ عظام ما، دام ظلّه، مىفرمود كه در تعدد زوجات، كه انسان گمان مىكند ورود در دنيا و توجه به آن است، وقتى كه انسان به آن مبتلا شد، مىيابد كه اين يكى از شاهكارهاى بزرگى است كه انسان را در عين ورود در دنيا از دنيا خارج مىكند و از آن منصرف مىنمايد.
پس خداى تعالى گاهى مؤمنين را به فقر مبتلا مىكند و آنها را اصلاح مىكند و قلوب آنها را از دنيا منصرف مىفرمايد و دلدارى از آنها مىنمايد، و گاهى به غنا و ثروت مبتلا مىكند و در عين حال كه انسان گمان مىكند در عيش و نوش دنيا و سور و سرور هستند آنها در فشار و زحمت و ابتلا و مصيبت گرفتارند. و در عين حال منافات ندارد كه فضل فقراى مسلمين پيش حق تعالى نيز بيشتر باشد، چنانچه از روايات معلوم شود. و ما شمهاى از اين باب را در ذيل يكى از احاديث سابقه شرح داديم. [1]
فصل در بيان قرب فرايض و نوافل و نتيجه آن به حسب طريقه اهل ذوق و سلوك
بدان كه از براى سالك إلى اللّه و مهاجر از بيت مظلمه نفس به سوى كعبه حقيقى يك سفر روحانى و سلوك عرفانى است كه مبدأ آن مسافت بيت نفس و أنانيّت است، و منازل آن، مراتب تعينات آفاقى و انفسى و ملكى و ملكوتى است كه از آنها