احترامات صوريه هستند، از مريدان تملقها گويند و فروتنيها نمايند، قلوب آنها را با هر ترتيبى هست جلب كنند. و همين طور اين چرخ به طريق دور و تسلسل مىچرخد. زير دستان از ارباب رياسات، و طالبان رياست از زير دستان فرو مايه تملق گويند، جز آنها كه در طرفين قضيه به رياضات نفسانيه تربيت خود كردند، و طالب رضاى حقاند، و دنيا و زخارف آن آنها را نلرزانده، در رياست طالب رضاى حق باشند، و در مرئوسيت حق جو و حق خواه باشند.
در بيان آنكه مردم دو طبقهاند
بالجمله، مردم در دنيا به اين دو طبقه منقسم شوند: يا آنكه يقين آنها آنها را به جايى رساند كه تمام اسباب ظاهريه و مؤثرات صوريه را مسخر تحت اراده ازليه كامله وجوبيه مىبينند، و از غير حق چيزى را نمىبينند و نمىخواهند، و ايمان آوردهاند به اينكه در دنيا و آخرت اوست مؤثر و مالك، و به يك آيه از آيات شريفه قرآنيه ايمان حقيقى آوردهاند و يقين غير مشوب به نقص و ترديد و شك پيدا كردهاند و آن كريمه قُلِ اللّهُمَّ مالِكَ المُلْكِ تؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ [1] است، خداى تعالى را مالك ملك هستى مىدانند و تمام عطيّات را از آن ذات مقدس مىدانند، و قبض و بسط وجود و كمال وجود را از ذات مقدس به حسب ترتيب نظام و مصالح كامنه مىدانند، البته چنين اشخاص ابوابى از معارف به روى آنها مفتوح گردد و قلبشان قلب الهى مىشود. رضاى مردم را و سخط آنها را چيزى ندانند و جز رضاى حق طالب نباشند، و جز به حق چشم طمع و طلب باز نكنند، و قلبشان و حالشان بدين مقال مترنم است كه الهى، اگر تو به ما عطايى فرمايى، كى تواند كه جلو آن را بگيرد. و اگر تو از ما منع كنى چيزى را، كيست كه بتواند عطا كند. پس چشم خود را از مردم و عطيّات مردم و دنياى آنها ببندند و به حق جلّ جلاله چشم نيازمندى بگشايند، و چنين اشخاصى البته رضاى تمام سلسله موجودات را به سخط حق تعالى نفروشند، چنانچه حضرت امير المؤمنين، عليه السلام، فرمود. و در عين حال كه براى كسى جز حق تعالى چيزى قايل نيستند و همه موجودات را فقير الى اللّه مىدانند، مع ذلك، به همه به نظر عظمت و رحمت و عطوفت بنگرند و كسى را به امرى ملامت نكنند مگر براى صلاح حال و تربيت او، چنانچه انبيا، عليهم السلام، چنين بودند، زيرا كه [آنها را] بستگان به حق و مظاهر جمال و جلال او مىديدند، و به بندگان خدا جز به نظر لطف و محبت نظر نمىكردند، و كسى را به
[1] « (اى پيامبر) بگو: پروردگارا، اى دارنده قدرت، قدرت مىدهى هر كه را بخواهى، و قدرت مىستانى از هر كه بخواهى.» (آل عمران- 26)