حتّى بدا له في خلق الأشياء، فخلق ما شاء كيف شاء من الملائكة و غيرهم، ثمّ أنهى علم ذلك إلينا. [1] و احاديثى كه در طينت ابدان و خلق ارواح و قلوب آنها و آنچه كه به آنها از اسم اعظم عطا شده و علومى كه به آنها از خزينه غيب الهى مرحمت شده، از علوم انبيا و ملائكه و بالاتر از آن، آنچه در وهم من و تو نيايد، و آنچه در ساير فضايل آنها در ابواب متفرقه كتب معتبره اصحاب، خصوصا اصول كافى است به قدرى است كه عقول را حيران كند و به اسرار و حقايق آنها كسى آگاه نگردد جز خود ذوات مقدسه آنان. و در اين حديث شريف كه ما اكنون به شرح آن اشتغال داريم اشاره به يكى از فضايل فرموده. و آن آيه «تطهير» است كه از طرق عامه و خاصه اخبار به حد تواتر است كه در شأن اهل بيت عصمت وارد است. و مراد از اهل بيت به اتفاق شيعه و استفاضه اخبار يا تواتر آن از طرق عامه در اين آيه شريفه اهل بيت عصمت و طهارت است كه ذكر آن از قبيل توضيح واضحات است.
در بيان حقيقت عصمت است
و «رجس» را در اين حديث شريف و احاديث شريفه تفسير به «شك» فرموده، و در بعض احاديث تطهير از جميع عيوب شمرده. و [از] ملاحظه شرح بعضى احاديث سابقه معلوم شود كه نفى شك مستلزم نفى عيوب قلبيه و قالبيه است، بلكه مستلزم عصمت است، زيرا كه عصمت امرى است بر خلاف اختيار و از قبيل امور طبيعيه و جبلّيه نيست، بلكه حالتى است نفسانيه و نورى است باطنيه كه از نور كامل يقين و اطمينان تامّ حاصل شود. آنچه از خطيئات و معاصى كه از بنى الانسان صادر مىشود از نقصان يقين و ايمان است. و درجات يقين و ايمان به قدرى متفاوت است كه در بيان نيايد. يقين كامل انبيا و اطمينان تامّ آنها، كه از مشاهده حضوريه حاصل شده، آنها را معصوم از خطيئات نموده. يقين على بن ابى طالب، عليه السلام، او را به آنجا رسانده كه مىفرمايد: «اگر همه عالم را به من دهند كه يك مورچه را در حبّهاى كه برداشته ظلم كنم، نخواهم كرد.» [2] در هر صورت، زوال شرك و شك را و تطهير از ارجاس و اخباث عالم طبيعت
[1] «و [در كافى] با سند خود از مفضل روايت كند كه گفت به امام صادق (ع) عرض كردم آن گاه كه در اظله (سايهها) قرار داشتيد چگونه بوديد. فرمود: «اى مفضّل، ما نزد پروردگار خود بوديم و نزد او كسى جز ما كه در سايه سبز فام او بوديم نبود، خداى را تسبيح مىگفتيم و تقديس مىكرديم و او را به يگانگى مىستوديم. جز ما نه فرشته بود و نه ذى روحى، تا آنكه خدا اراده آفرينش چيزها را كرد و فرشتگان و ديگر آفريدگان را آنگونه كه خواست آفريد و سپس علم آن را به ما رسانيد. اصول كافى ج 1، ص 441، «كتاب الحجة»، «باب مولد النبى (ص) و وفاته» حديث 7.
[2] و اللّه لو اعطيت الأقاليم السّبعة بما تحت أفلاكها على ان أعصى اللّه في نملة أسلبها جلب شعيرة ما فعلته نهج البلاغة، «خطبه» 215.