نكرد، بلكه مخالفت كرد، ممكن است قبل از رفتن از اين عالم و در اين تغييرات و تبديلات و جلوههاى گوناگون اين دنيا انسان از دوستى آن سرور منصرف شود، بلكه نعوذ باللّه دشمن شود با آن حضرت. چنانچه ديديم اشخاصى را كه مدعى دوستى بودند، پس از معاشرات بيجا و اعمال ناهنجار دشمن شدند و عداوت ورزيدند با خدا و رسول، صلّى اللّه عليه و آله، و اهل بيتش، عليهم السلام. و اگر فرضا از اين عالم هم با محبت منتقل شد، گرچه به حسب روايات شريفه و آيات مباركه در قيامت از اهل نجات است و منتهى به سعادت شود، ولى در برزخ و أهوال موت و قيامت انسان باز مبتلاست، چنانچه در حديث است كه «ما در قيامت از شما شفاعت مىكنيم، ولى براى برزخ خود فكرى كنيد.» [1] پناه مىبرم به خدا از عذاب و فشار قبر و زحمت و عذاب برزخ كه در اين عالم هيچ چيز به آن شباهت ندارد. آن درى را كه از جهنم به قبر باز مىشود اگر به اين عالم باز شود، تمام موجودات آن هلاك مىشود. نعوذ باللّه منه.
فصل در بيان خوف از حق تعالى
بدان كه خوف از حق تعالى يكى از منازلى است كه كمتر منزلى را براى عامه توان به پايه آن دانست. و اين خوف علاوه بر آنكه خود يكى از كمالات معنويه است، منشأ بسيارى از فضايل نفسانيّه و يكى از مصلحات مهمه نفس است، بلكه سرچشمه تمام اصلاحات و مبدأ علاج جميع امراض روحانى توان آن را شمرد. و انسان مؤمن به خدا و سالك و مهاجر إلى اللّه بايد به اين منزل خيلى اهميت دهد، و به چيزى كه آن را در دل زياد كند و ريشه آن را در قلب محكم كند خيلى توجه نمايد، مثل تذكر عذاب و عقاب و شدت عقبات موت و بعد از موت در برزخ و قيامت و اهوال صراط و ميزان و مناقشه در حساب و عذابهاى گوناگون جهنم، و تذكر عظمت و جلال و قهر و سلطنت حق، و تذكر استدراج و مكر اللّه و سوء عاقبت، و امثال آن. و چون ما در اين اوراق تمام اين مراحل را تا اندازهاى شرح داديم، در اين مقام به ذكر بعضى از اخبار در فضيلت خوف از خدا اكتفا مىكنيم:
محمّد بن يعقوب بإسناده عن إسحاق بن عمّار، قال قال أبو عبد اللّه،