چنانچه در فقره اولى از حديث شريف ذكر شد كه از براى مراء يك مرتبه باطنه و ملكه نفسانيه است و يك مرتبه ظاهره است كه وليده آن است و اين مرتبه ظاهره علامت و نشانه آن مرتبه باطنه است، همين طور در اين فقره مردم از فرموده امام، عليه السلام، گوييم كه از براى استطاله و ترفع و ختل و خدعه يك مرتبه باطن و سرّ است كه آن ملكه اين امر است، و يك مرتبه ظاهر است كه نتيجه آن ملكه است.
چنانچه در بيشتر اعمال و افعال از براى قلب نيز حظّى است كه گاه به مرتبه ملكه رسيده، و گاه به مرتبه حال است و اعمال ظاهريه نتايج آنهاست. پس، كسانى كه در آنها ملكه استطالت و ترفع و جاه طلبى و خديعت و عوامفريبى است، علامات و نشانههاى ظاهريه نيز از براى آنهاست كه بعضى از آن را حضرت صادق، سلام اللّه عليه، ذكر فرمودند، كه يكى از آنها خديعه و عوامفريبى است كه خود را از اهل صلاح و سداد قلمداد كند و حال آنكه در باطن چنين نباشد. و اين دسته از مردم، كه گرگانى هستند در لباس ميش و شيطانى هستند در صورت انسان، بدترين خلق خدا هستند و ضرر آنها به دين مردم بيشتر از جيوش مخالفين است.
و ديگر از صفات ظاهره آنان آن است كه نسبت به كسانى كه مورد طمع آنها هستند متملق و متواضع هستند و دام تدليس و تملق و تواضع را مىافكنند كه بيچاره مردم ضعيف را صيد كنند و از حلواى شيرين محبت و ارادت آنها و احترامات دنيويه آنها برخوردار شوند، و در عوض از دين خود مايه گذارند و ايمان خود را بفروشند و از دنياى آنها استفاده كنند. اين دسته از مردم آناناند كه در حديث وارد است كه اهل بهشت آنها را ببينند و به آنها بگويند: چه شد كه ما به واسطه تعليمات شما در بهشت آمديم و خود شما جهنمى شديد؟ گويند: ما به قول خود [عمل] نكرديم. [1] و از علايم ديگر آنان اين است كه با اهل نوع خود و اشباه و امثال خود كه طمع دنيوى به آنها ندارند و آنها را خار طريق ترقى خود مىپندارند تكبر مىكنند و ترفع بر آنها مىنمايند، و آنها را حتى الامكان عملا و قولا تحقير مىكنند، زيرا كه بيم آن دارند كه اگر شريكى براى آنها پيدا شود از اعتبارات آنها كاسته شود.
و ببايد دانست كه مشكلترين امور و سختترين چيزها ديندارى است در لباس اهل علم و زهد و تقوى، و حفظ قلب نمودن است در اين طريقه. و از اين جهت است كه اگر كسى در اين طبقه به وظايف خود عمل كند و با اخلاص نيّت وارد اين
[1] در وصيت پيامبر (ص) به ابو ذر آمده است: يا أبا ذر، يطلّع قوم من أهل الجنّة إلى قوم من أهل النّار فيقولون ما أدخلكم النّار و إنّما دخلنا الجنّة بفضل تعليمكم و تأديبكم؟ فيقولون: إنّا كنّا نأمركم بالخير و لا نفعله. وسائل الشيعة، ج 11، ص 420، «كتاب الأمر بالمعروف»، باب 10 از «أبواب الامر و النهى»، حديث 12.