با يك آه يا يك سر تكان دادن خود را در سلك آن جمعيت محسوب مىدارد.
درجه دوم آنكه عقايد باطله را از خود دور كند و نفس خود را از آن تزكيه كند به قصد جاه و منزلت در قلوب، چه به صراحت لهجه باشد يا به اشاره و كنايه.
مقام دوم و در آن نيز دو مرتبه است: يكى آنكه اظهار خصال حميده و ملكات فاضله نمايد.
و يكى تبرى از مقابلات آنها نمايد و تزكيه نفس كند بدان غرض كه معلوم شد.
مقام سوم كه رياى معروف پيش فقها، رضوان اللّه عليهم، است، داراى همين دو درجه است: يكى آنكه اتيان به عمل و عبادت شرعى كند يا اتيان به راجحات عقلى نمايد به قصد ارائه به مردم و جلب قلوب، چه آنكه ذات عمل را به قصد ريا كند، يا كيفيت، يا شرط، يا جزء آن را، به طورى كه در كتب فقهيه متعرضاند [1] ديگر آن كه ترك عملى كند به همان مقصود. و ما در اين اوراق شرح بعضى از مفاسد هر يك از اين سه مقام را بيان مىكنيم. آنچه به نظر مىرسد از براى علاج آن اشاره مىنماييم به طريق اختصار.
مقام اوّل در آن چند فصل است
فصل
بدان كه ريا در اصول عقايد و معارف الهيه از جميع اقسام رياها سختتر و عاقبتش از همه بدتر و ظلمتش از تمام رياها بيشتر و بالاتر است. صاحب اين ريا اگر در واقع معتقد به آن امرى كه ارائه مىدهد نباشد، از جمله منافقين است كه مخلد در نار و هلاك ابدى از براى اوست، و عذابش اشد عذابهاست. و اگر معتقد باشد ولى براى اينكه در قلوب مردم رتبه و منزلت پيدا كند اظهار مىكند، اين شخص گرچه منافق نيست ولى اين ريا باعث مىشود كه نور ايمان از قلب او برود، و ظلمت كفر به جاى آن در قلب وارد شود، زيرا كه اين شخص گرچه در اوّل امر مشرك است به شرك خفى، زيرا كه معارف الهيه و عقايد حقه را كه خالص بايد باشد از براى خدا و صاحب آن ذات مقدس حضرت حق است به مردم تحويل داده و غير را در آن شركت
[1]- فقهاء در مبحث نيّت نماز رياء را مورد بحث قرار دادهاند، جواهر الكلام، ج 9، 187- 195 «كتاب الصلاة» بحث نيّت. عروة الوثقى ص 208- 210 «كتاب الصلاة» فصل نيّت. تحرير الوسيله ج 1- 2- 141. «كتاب الصلاة» بحث نيت.