حاصل شود. و همين كه اين دو ركن توبه حاصل شد، كار سالك طريق آخرت آسان شود و توفيقات الهيه شامل حال او شود، و به حسب نصّ آيه شريفه إنّ اللّه يحبّ التّوابين. [1] و اين روايت شريفه محبوب حق تعالى شود اگر در اين توبه خالص باشد.
و بايد انسان با رياضات علمى و عملى و تفكرات و تدبرات لايقه لازمه در تخليص توبه بكوشد، و بفهمد كه محبوبيت پيش حق تعالى به ميزان حساب در نيايد. خدا مىداند. صورت حب حق در آن عوالم چه انوار معنويه و تجليات كاملهاى است و خداوند تبارك و تعالى با محبوب خود چه معامله مىفرمايد.
اى انسان چه قدر ظلوم و جهولى و قدر نعم ولىّ النعم را نمىدانى. سالها در نافرمانى و ستيزه با چنين ولىّ نعمى كه تمام وسايل آسايش و راحت تو را فراهم فرموده بدون آنكه براى او، نعوذ باللّه، فايده و عايدهاى تصور شود، به سر بردى و هتك حرمت كردى و بيحيايى و سر خودى را به آخر رساندى، اكنون كه نادم شدى و برگشت نمودى و توبه كردى، حق تعالى تو را محبوب خود گرفت. اين چه رحمت واسعه و نعم وافرهاى است! خداوندا، ما عاجزيم از شكر نعم تو، لسان ما و همه موجودات الكن است از حمد و ثناى تو، جز آنكه سر خجلت به پيش افكنيم و از بيحياييهاى خويش عذر بخواهيم چاره نداريم. ما چه هستيم كه لايق رحمتهاى تو باشيم، ولى سعه رحمت و عموم نعمت تو بيش از آن است كه در حوصله تقرير آيد. أنت كما أثنيت على نفسك. [1] و نيز بايد انسان بكوشد تا آنكه صورت ندامت را در دل قوّت دهد تا ان شاء اللّه به بيت «احتراق» وارد شود. و آن چنان است كه به واسطه تفكر در تبعات و آثار موحشه معاصى ندامت را در دل قوّت دهد، و نمونه نار اللّه الموقدة [2] را خود به اختيار خود در دل خود روشن كند و قلب را به آتش ندامت محترق كند تا آنكه همه معاصى از آن آتش بسوزد و كدورت و زنگار قلب مرتفع شود. بداند كه اگر اين آتش [را] در اين عالم خود براى خود روشن نكند، و اين در جهنم را، كه خود باب الابواب بهشت است، به روى خود مفتوح نكند، از اين عالم كه منتقل شد، ناچار در آن عالم آتش سخت سوزناكى براى او تهيه شود و ابواب جهنم به روى او باز گردد و ابواب بهشت و رحمت به روى او منسد گردد.
خداوندا، سينه سوزناكى به ما عنايت فرما، و از آتش ندامت جذوه ندامت